سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نقش طایفه مرادقلی و تیره های وابسته در انقلاب و دفاع مقدس




 http://www.vivaupload.ir/images/5fi8jqvuqcce8gvp0ky.jpg

 جانباز محمد مرادقلی فرزند محمد حسن در تاریخ 4/5/1346 در روستای یادگار از توابع شهرستان زهک در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود . دوران کودکی و نوجوانی را در محل زادگاهش سپری نمود و به علت خشکسالیهای سیستان مجبور به کوچ شده و در بخش فاضل آباد روستای شیرنگ ساکن گردیدند وی در تاریخ 18/12/1366 به خدمت سربازی اعزام و در تیپ 1 گردان 123 کرمانشاه منطقه عملیاتی قصر شیرین اعزام گردید و در تاریخ 24/3/1367 در منطقه قصر شیرین بر اثر اصابت ترکش مجروح گردید که هنوز اثار ترکش در بدنش موجود می باشد.

ایشان 22 درصد جانبازی می باشد .




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آذر 19 :: 8:57 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/hvt26c58yxq7anqj2vr0.jpg

    ایثارگر و رزمنده جانباز پرویز مرادقلی در تاریخ 6/2/1347 در روستای علی آباد کتول از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در روستای علی آباد به پایان رساند وی در تاریخ 18/10/1365 از علی آباد کتول جهت خدمت سربازی از طریق سپاه اعزام و آموزش را در گرگان گذراندند و سپس به لشکر 25 کربلا مستقر و به مریوان انتقال گردید و در عملیات نصر 1 و والفجر10 شرکت نمود و در درگیری با کموله دمکرات در مریوان زخمی و در بیمارستان الله اکبر شهرستان مریوان بستری گردید وی مدت 24 ماه خمدت سربازی را در جبهه های جنوب منطقه مریوان خدمت نمود و در حال حاضر پیگیر جانبازی خود از طریق کمیسیون پزشکی بنیاد شهید می باشد     

 




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آذر 19 :: 8:50 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/kgli9e9e4zeftkitfjf.jpg

 

 

    حاج علی مرادقلی گلی فرزند رضا (نوه اکبر ذوالفقار) در سال 1339 در روستای خمک از توابع شهرستان زهک در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات ابتدائی را در روستای خمک و راهنمائی را در شهر زهک گذراند و جهت ادامه تحصیل در دبیرستان به زاهدان آمد و در دبیرستان 6 بهمن آن زمان واقع در مقابل لشکر 88 زرهی زاهدان در رشته راه و ساختمان موفق به اخذ مدرک دیپلم شد و سپس در همین رشته موفق به اخذ مدرک فوق دیپلم گردید.

وی در سال 1358 با فرمان رهبر انقلاب مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین به عضویت بسیج در آمد و در تاریخ 1/1/1360 بصورت داوطلبانه به جبهه اعزام و در آبادان مستقر و در عملیات حصر آبادان شرکت داشتند و درتاریخ 15/3/1360 در عملیات ثامن الائمه از ناحیه سر مورد اصابت تیر دشمن و از ناحیه دست چپ مورد اصابت ترکش قرار گرفت که به بیمارستانی در مشهد منتقل گردید .

وی در تاریخ 1/9/1361 به استخدام اداره کل راه و ترابری سابق (اداره کل راه و شهر سازی) در آمد و پس از مدتی در خرداد ماه 1367 مجدداً به جبهه اعزام ودر منطقه بستان_ چنانه مستقر و تا سال 67 تا ده روز بعد از قبول قعطنامه 598 شورای امنیت در آن منطقه حضور داشتند.

پس از جنگ مدت 17 سال فرمانده پایگاه مقاومت شهید کیخا اداره کل راه وشهرسازی بوده اند . ضابط ویژه قضایی بسیج می باشند از سال 65 تا سال 89 به عنوان کارشناس ساخت پل های اداره کل راه وشهر سازی استان س وب بوده اند. ایشان در طول خدمت 17 پروژه بزرگ از جمله ساخت پل  ماشکید سراوان که بزرگترین پل در سطح استان با طول 245  متر را در طول یک سال به پایان رسانده اند.

_با پیگیریهای ایشان کارخانه اسفالت سراوان از اهواز به این استان انتقال و در سه راهی سیب سوران راه اندازی گردید.

_ایشان پس از 33 سال خدمت در تاریخ 01/10/89 بازنشست گردیدو مدت 6 ماه سابقه حضور در جبهه و 10 درصد جانبازمی باشد .

 




موضوع مطلب :


یکشنبه 92 آذر 17 :: 12:32 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

     

http://www.vivaupload.ir/images/ysw5cekiaa433f0edl94.jpg

   پاسدارحسینعلی کیانی اصل (بارکزایی ) فرزند غلامعلی در سال 1347 در شهرستان زابل و در خانواده ای مذهبی و دوستدار اهل بیت به دنیا آمد . دوران ابتدایی را قبل از انقلاب در دبستان سلمان فارسی فعلی و راهنمایی را در مدرسه منوچهری (مدنی فعلی ) گذراند گرفتن مدرک راهنمایی مصادف با شروع جنگ تحمیلی و ایشان داوطلبانه در سال 1361 راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل می شوند در سال 1363 به استخدام سپاه درآمد و تا پایان جنگ در جبهه خدمت می نماید .

   سال 1372 به تهران انتقال و از آنجا چون یگان مربوطه به شاهرود منتقل می شود به شاهرود رفته و تا سال 1387 که بازنشست شد در آنجا ساکن و نهایتا به زاهدان برمی گردد و ساکن می شود  از جمله مسئولیتهای ایشان فرمانده گردان پدافند ، مسئول معاونت لجستیک و مسئول آموزش یگان مربوطه می باشد.  




موضوع مطلب :


یکشنبه 92 آذر 17 :: 12:24 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

    

http://www.vivaupload.ir/images/huv26gsiao8w1ah4zmw7.jpg

  علیرضا مرادقلی فرزند ابراهیم در سال 1349 در یکی از روستای  پشت آب شهرستان زابل به دنیا آمد دوران ابتدایی و راهنمایی را در همان روستا و دوران دبیرستان را در مجتمع رزمندگان زابل به پایان رساند در حین تحصیل و در سنین 16 تا18 سالگی در سه نوبت داوطلبانه راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و مدت یکسال و اندی بین سالهای 64 ،65 و 66 در مناطق جنگی خدمت می نماید .

   ایشان در مناطق فاو ، اهواز و کردستان خدمت و در عملیاتهای والفجر 8 و کربلای 5 شرکت داشته اند .در سال 1368 به استخدام کمیته انقلاب اسلامی درآمد و پس از گذراندن دانشکده افسری در شهرهای مختلف استان در مسئولیتهای مختلف انجام وظیفه نموده است . ایشان برادر 2 شهید می باشد .




موضوع مطلب :


یکشنبه 92 آذر 17 :: 12:13 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

 

 

http://www.vivaupload.ir/images/six9lnasir0isfkfvhw.jpg

رزمنده و جانباز بسیجی غلام مرادقلی فرزند علی


     جانباز غلام مرادقلی در سال 1348 در علی آباد کتول شهرستان گرگان در خانواده مذهبی به دنیا آمد ایشان دوران ابتدائی را در زادگاهش تا پنجم ابتدائی گذراند و با شروع جنگ تحمیلی  از بهمن ماه 1365 تا اردیبهشت 1366 به عنوان بسیجی داوطلب از علی آباد کتول به اهواز اعزام و در تیپ 45 جواد الائمه در عملیات کربلای 4،5  شلمچه خدمت نمود .

   مرحله دوم مجدد از اردیبهشت ماه 1366 لغایت مرداد ماه 1366 به اهواز تیپ 45 جواد الائمه اعزام گردید . ایشان بر اثر اصابت ترکش به دست و گردن و عوارض شیمیایی مدت چهل و پنج روز در بیمارستان شهید علی مازندرانی بستری گردید.

    مرحله سوم از تاریخ 26/6/1368 به عنوان نیروی وظیفه سپاه پاسداران به اهواز منطقه شلمچه اعزام و در تیپ 34 امام سجاد (ع) خدمت نمود و همزمان با پذیرش قطعنامه 598 به بندر عباس تیپ 34 منتقل و مدت 6 ماه در آنجا خدمت و با اتمام خدمت سربازی درتاریخ 26/12/69 به علی آباد برگشت و جهت امرار معاش به شغل کشاورزی مشغول گردید وی دارای 3 فرزند میباشد.

ایشان مدت 18 ماه حضور داوطلبانه در جبهه و 16 درصد جانباز می باشد.

 

 

 

 

 

 




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آذر 13 :: 2:33 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/ge9xtfx9dy3ss7j8utr3.jpg

    ایثارگر احمد علی چاوله گرگیج (مرادقلی) فرزند غلام درویش در سال 1346 در روستای چهار دری بخش میانکنگی شهرستان زابل به دنیا آمد .ایشان از طریق لشکر 30 گرگان به مناطق جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام و مدت 23 ماه و 17 روز در منطقه کردستان - پیرانشهر خدمت می نماید .




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آذر 13 :: 12:48 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

  شهید محمود قدرت پناه (مرادقلی) فرزند حیدر در سال 1346 در روستای ارباب شهرستان زابل به دنیا آمد . به دلیل شغل پدر شان که در شرکت ناسیونال تهران مشغول بکار شدند بهمراه خانواده به تهران عزیمت می نمایند . تا سال دوم دبیرستان در تهران ادامه تحصیل می دهد تا اینکه در تاریخ 1362/11/25داوطلبانه به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام می شود و بعنوان امدادگر مشغول بکار می شود .

   بسیجی محمود قدرت پناه 17 روز بعد از اعزام در عملیات خیبر در منطقه پل طلیهه به درجه رفیع شهادت نائل می شود . پیکر مطهر این شهید در بهشت زهرا به خاک سپرده می شود




موضوع مطلب :


شنبه 92 آذر 9 :: 9:39 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

 

اجتماع گروه فرهنگیان در دبستان مصدق و راهپیمایی 5000 نفری مردم زاهدان

     گروهی از فرهنگیان و دیگرطیغات مختلف مردم در دبستان مصدق اجتماع کردند و چندین تن از دبیران پیرامون انقلاب ملت ایران و اوضاع کشور سخرانی کردند. اجتماع کنندگان که نزدیک به هزار نفر بودند تابلوی این دبستان را که از کاشی ساخته شده بود و به نام محمد رضا شاه ساخته شده بود. شکسته و دبستان را به نام  دکتر مصدق نام گذاری نمودند. شرکت کنندگان در این اجتماع در پایان از دبستان خارج و بعد از راهپیمایی کوتاه مدت، به مسجد جامع شهر رفتند.

   همچنین حدود 5000 نفر از مردم زاهدان پس از اجتماع در مسجد جامع شهر زاهدان دست به یک راهپیمایی زدند. این راهپیمایی که ابتدا با آرامش صورت گرفت پس از مدت کوتاهی با حمله عده ای از افراد ناشناس چماق بدست به خشونت گرایید و گروهی که خود را موافق دولت اعلام می کردند با پرتاب سنگ به طرف راهپیمایان آغازگر برخورد های بعدی شدند راهپیمایان پس از این واقعه هر کدام به سنگ و چوب های بلند و وسیله های فلزی مسلح شدند. در یکی از چهار راه ها یک دستگاه وانت بار حامل افراد موافق دولت مورد هجوم راهپیمایان قرار گرفت و با پرتاب یک نوع ماده آتش زا  از طرف راهپیمایان به سوی وانت بار آتش سوزی محدودی به وقوع پیوست که خساراتی وارد نساخت. در اینجا راهپیمایان به دو دسته تقسیم شدند و در حالیکه به هیجان آمده بودند، الله اکبر گویان راهپیمایی خود را ادامه دادند. در چهار راه دیگری یک دستگاه وانت حامل تعدادی از چماق به دستان به صفوف جمعیت حمله کرد و تعدادی از راهپیمایان را به سختی مجروح ساخت و در نتیجه تنی چند از چوانان راهپیما که به شدت خشمناک شده بودند با چند تن از موافقان دولت درگیری پیدا کردند که منجر به زخمی شدن تعدادی از آنها شد، در برخوردهای این روز حدود 30 تن زخمی شدند و تعداد 2 تن با اسامی تیمور مرادقلی و رزمجو مقدم به درجه شهادت رسیدند. به دنبال این واقعه شهر متشنج گردید و ادارات و مغازه ها تعطیل گردید.                   

 




موضوع مطلب :


پنج شنبه 92 آذر 7 :: 11:4 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

    

http://www.vivaupload.ir/images/4hta9jb8mytkr8a647q.jpg

      مبارز انقلابی جانباز ابراهیم مرادقلی در روستای دولت آباد زابل به دنیا آمد . دوره دبستان را در همان روستا و دوره راهنمایی را در مدرسه دکتر معین زاهدان گذراند . در ایام نوجوانی در راهپیمائیها ، مراسمات و جلسات همراه  بزرگان فامیل شرکت می کند .

      از خاطرات آن روزها چنین می گوید : "تعداد طرفداران رژیم ستم شاهی در زاهدان بیشتر بود بعدها کم کم به تعداد انقلابیون افزوده شد . منزل ما در محدوده ای واقع که شاهد حرکات گروه های موافق و مخالف نظام ستم شاهی بودیم در خیابان آزادی محدوده فلکه کشاورز طرفداران رژیم که تعدادشان زیاد بود شعار می دادند بیل و کلنگ و تیشه خمینی شاه نمیشه و ما در مقابلشان قرار گرفته می گفتیم بیل و کلنگ و تیشه خمینی برنده میشه . طرفداران شاه سوار برسیمرغ ها و با در دست داشتن بیل و کلنگ و چماق به ما حمله کردند در این میان سنگی به سرم اصابت کرد و خون از سرم سرازیر شد همانطور خودم را به داروخانه رساندم چون پول نداشتم کاری برمن نکردند . موتورسواری من را متوجه و به درمانگاهی که داخل کوچه پشت سازمان انتقال خون فعلی بود رساند آنجا یک دکتر پاکستانی بود من را درمان کرد و پولی هم نگرفت . اوج نوجوانی را شبها تا 1و 2 شب دنبال لاستیک بودیم که در سطح شهر آتش بزنیم . حال و هوای خاصی حکمفرمابود." 

     ایشان در شهریور سال 1365 به خدمت مقدس سربازی اعزام می شود دوره آموزشی را در پادگان سر آسیاب کرمان مشغول گذراندن بود تا اینکه 11 نفر از افراد قوی هیکل و شجاع و نترس را که ایشان هم در بین آنها بود بعنوان تیربارچی انتخاب و به اهواز انتقال می نمایند پس از آموزش مجدد در منطقه خرمال بین اهواز و خرمشهر در گردان 762 تکاور که فاصله این گردان با عراقی ها حدود 200 متر بود بکارگیری می شود .پس از 45 روز خدمت در آنجا مجروح و در بیمارستان صحرایی اهواز ، بیمارستان شهید نواب صفوی و بیمارستان 501و 503 ارتش بستری و پس از بهبودی از خدمت سربازی مرخص می شوند .

     حاج ابراهیم مفتخر به 30 درصد جانبازی است ، ارادت خاصی به حضرت امام و مقام معظم رهبری دارند ، حضرت آقا را خیلی دوست دارند می گوید هر جا لازم باشد جان فدایی رهبرم هستم  "از او به یک اشاره از ما به سر دویدن "می گوید نگاه ما به حضرت آقا است که پرچم در دست ایشان است نه اینکه باد به کدام سو می وزد آن طرف بریم  .

 




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آذر 5 :: 9:30 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی
< 1 2 3 >