سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نقش طایفه مرادقلی و تیره های وابسته در انقلاب و دفاع مقدس




نشست با نماینده محترم ولی فقیه در استان

نشست با فرماندار زاهدان

نشست با رئیس بنیاد شهید

نشست با استاندار در منزل شهید تیمور مرادقلی

نشست شورای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت استان

نشست با مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان

نشست با هنرمندان

حضور جمعی از مسئولین استان در مراسم یادواره شهید تیمور مرادقلی




موضوع مطلب :


یکشنبه 93 خرداد 11 :: 1:2 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

به گزارش روابط عمومی فرمانداری شهرستان زاهدان عصر روزگذشته بمناسبت سوم خرداد روز ملی مقاومت ایثاروپیروزی از خانواده دوشهید عملیات بیت المقدس دیدارنمودند .

فرماندار زاهدان به همراه مشاوراستاندار درامورایثارگران ، فرمانده لشکر 88 زرهی و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران این شهرستان ازخانواده شهید والامقام سرلشکرخلبان امیر مرادقلی دیدار نمودند.
عباسعلی ارجمندی فرماندار در این دیدار ضمن ارج نهادن به مقام شامخ شهیدان و خانواده معظم آنان، حضور در خانه پر نور شهدا را توفیق بزرگی دانست که نصیب مسئولان شده و خود را با این دیدارها متبرک

مینمایند.

ارجمندی با تأکید بر اینکه ما باید پاسدار ارزش‌ها و آرمان‌های شهیدان گرانقدر انقلاب اسلامی باشیم، گفت: از پدران و مادران شهید خواهش داریم تا با دعای خیرشان از خداوند منان بخواهند توفیق خدمت شایسته به مردم و خانواده شهدا را عنایت فرماید.
فرمانداربا بیان اینکه ایران اسلامی امنیت امروز خود را مدیون خون شهدا است، متذکر شد: شهدا بر گردن ما حق دارند و این دین و مسئولیت متوجه ما است که با کمک خداوند و خدمت‌رسانی به خانواده معظم شهدا بخشی از این دین و مسئولیت را جبران کنیم.
ارجمندی دردیدار با خانواده شهید مرادقلی نیز خاطرنشان کرد دریادواره سرلشکرخلبان شهید امیر مرادقلی تنهاخلبان شهید نیروی هوایی ارتش دراستان که درهفته دفاع مقدس برگزارمیگردد تمامی دستگاهای اجرایی را ملزم به برگزاری هرچه باشکوهتر این یادواره نمودند .

 

 




موضوع مطلب :


یکشنبه 93 خرداد 11 :: 11:3 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی




موضوع مطلب :


یکشنبه 93 خرداد 11 :: 10:17 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

الحمد الله و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه المنتجبین لقد کان فی قصصهم عبره لاول الاالباب ما کان حدیث یفترا و لکن تصدیقاً الذی بین یدی تفصیل کل شی و هدی و رحمه لقوم یومنون

هدیه به پیشگاه بنیانگذار این نظام و فجر آفرین این عصر و تقدیم به پیشگاه همه حامیان و یاران و دلباختگان و دلدادگان و همه فدائیان و قربانیان شهداء این مسیر و این نظام و این مکتب و شهداء گرانقدری که با محوریت شهید بزرگوار مهندس تیمور مرادقلی امروز به یاد و ذکر و فکر انها جمع شدیم از همه دست اندرکاران سپاس گذاریم و مقدم همه شما بزرگواران ، مردم شریف و ارزشمند خانواده های مکرم شهدا ، مسئولین عزیز و روحانیت بزرگوار و خاصّه برادر ارزشمند و والا مقام آقای آیت الله طباطبایی سید ضیاءالدین مقدم همه تان را گرامی می داریم .

اگر بنا باشد ما فلسفه یاد و یادمان و یادواره را در چنین نشستی بازگو کنیم و ذکر کنیم قطعاً در توان و در عرضه و علاوه در فرصت نیست چون بخش عظیمی از قرآن ستون حجیمی از قرآن در راستای یادواره است ما از نعمت کتابی برخورداریم که از آغاز تا فرجام رگبار ذهن ما را متوجه یاد و یادواره می کند به قدری هم در قرآن به این پدیده اهمیت داده می شود که گاه سور به نام یادواره است ، چرا سوره ای به نام یونس ، چرا سوره ای به نام هود ، چرا سوره ای به نام یوسف ، چرا سوره ای به نام ابراهیم ، چرا سوره ای به نام مریم ، چرا سوره ای به نام محمد (ص) و چرا سوره ای به نام نوح ، اگر بنا بر مسئله قدمت و پیشینه بود آدم مقدم بر نوح است اگر بنا بر مسئله حق و ذیحقی بود آدم بر جامعه بشری از همه ذیحق تر می باشد چون ابوالبشرمی باشد و حوا ام البشر هست اما سخن از نوح و یادواره نوح است .

اگر بنا بر مسئله تکریم ظاهری بود خیلی از افراد استحقاق تکریم بالا و والا داشتند هیچ کس به قدرت سلیمان نبود به نص قرآن می گوید ابر و باد و مه و خورشید و فلک قرآن مگه هدهد و مورچه همه در خدمت اما به نام سلیمان سوره نداریم اما به نام مریم سوره داریم به نام یونس سوره داریم به نام هود سوره داریم رازش چیه، رمزش چیه ، لقد کان فی قصصهم عبره قرآن کتاب قصه سرایی نیست داستان نویسی نیست حکایت گویی نیست افسانه پردازی نیست قرآن برای بیان زندگی قهرمانان جریانات است تا برای دیگران عبرت باشد جریان حق ابراهیم می شود عبرت ، موسی و عیسی می شود عبرت، داود و سلیمان می شود عبرت ، جریان باطل شداد و نمرود هم می شود عبرت ، جریان باطل سوره ابولهب داریم جریان حق هم سوره نوح داریم یعنی هر دو باید گفته شود تا اول الالباب به مقایسه بر بیایند نسبت سنجی انجام بدهند موازنه در دست داشته باشند راه انتخاب درست را هم پیش بگیرند ،

اگر قرآن فقط زندگی انبیاء را می فرمود ولی زندگی اشقیا را نمی گفت شاید محاسبه و مقایسه کار دشواری بود ولی نظام هستی نظام نور و ظلمت ، نظام شب و روز ، هم نظام بهمن است و هم نظام تیر ماه ، گرما را ببینید سرما را هم ببینید، فراز را ببین ، فرود را هم ببین،  راحتی را ببین سختی را هم ببین ، نوش عسل را ببین و نیش زنبور را هم ببین ، طراوت و شادابی خوشبویی گل را ببین و تیزی و درد و سوز خار را هم ببین ، لقد کان فی قصصهم عبره اگر پیشکسوت های ایثار و فداکاری ، اگر پیش قراولای دین و تعهد و مسئولیت پذیری یعنی زندگی آیت الله سید محمد تقی طباطبائی در این استان بازگو نشود مدعیان سید محمد تقی وار فراوان می شوند باید زندگی آن بزرگان بازگو شود تا دیگران خود را با این مناره انقلاب به محاسبه و مقایسه بگذارند

چرا قرآن می گوید و السابقون السابقون چرا کسانی که در مسیر راه در ایستگاه چهلم و پنجاهم و شستم پا بر پله قطار انقلاب گذاشتند به پیشکسوت های انقلاب با نهایت گستاخی و بی ادبی  جرات می کنند که ناسزا بگویند برای اینکه من پیشکسوت را پیشکسوت معرفی نکردم ، بستر فراهم شد فروع خودش را جایگزین اصول می داند ،تابع خودش را ذیحق بر مطلوب می شناسد بچه پا روی حلقوم پدر می گذارد انقلاب پدر دارد ، انقلاب پیشکسوت دارد ، انقلاب طلایه دار دارد انقلاب پیش قراول دارد ، انقلاب پیشتاز دارد ، آن زمانی که آب دهان می خشکید که نسبت به رژیم نگاه چپی یا سخن تندی گفته شود باید دید سید محمد تقی چه بود جایگاهش چه بود ، اگر در زندگینامه شهید تیمور مرادقلی می آید که با او ارتباط داشت با آن عالم ، نشانه افتخار ، نشانه دینداری است ، لقد کان فی قصصهم عبره لاول الاالباب.

میدان شهدای قم بعد از باز شدن طلسم مردم می ریختند بیرون و سر و صدا به راه می انداختند با یک روحانی بزرگواری داشتیم می رفتیم گفتیم امروز دارند راهپیمایی می کنند ما هم شرکت کنیم گفت نه نه نه برویم که کار داریم ، رفت بعد از انقلاب شده کاره ای ، چنان شده نان دو آتشه ، داغ ، تریبون در اختیارش بود به مسئولین ناسزا می گفت با ما هم ، هم شغل و هم لباس و هم مرام بود ، یه وقتی خودمونی و خصوصی گفتیم یادت است میدان فلان جا فرار کردی و جرات ایستادن نداشتی چه شده که امروز از تریبون نعره می زنی فریاد بر می آوری و به دیگران ناسزا می گویی .

در معیت برادرمون جناب آقای تهرانی زاده داشتیم می آمدیم چون صبح امروز پروازمان کنسل شد به نام آسمان ، گفتند به خاطر بدی آب و هوا ما قدرت پرواز نداریم ، نامش هم آسمان بود بعد گفتند ایرانر پرواز دارد گفتیم ما همان ترک ایران ایر می نشینیم و می رویم .

راهپیمایی کردند گلوله زدند و آنها را کشتند پدر رفته بدن پسر را تحویل بگیرد گفتند ما سه تا گلوله حرام کردیم برای پسرتون اگه پول سه گلوله را بدهی بدن بچه را تحویل می دیم پول سه گلوله را به رژیم پهلوی داد تا بدن بچه را در داخل نمک زار قم نندازند بدن را تحویل گرفتند آوردند مازندران ما اولین منبر شهید مازندران را رفتیم و می دانیم شهید در آن عرصه و قصَه چه بود و چه بود

ولی به ما گفتند شهید مهندس تیمور مرادقلی اولین شهید این استان است بیوگرافیش را به ما می دادین خیلی ممنون می شدیم فرمود والله منم بیوگرافیش را ندارم ما هم نداریم حالا اگر سوال کنیم چند درصد بیوگرافی پیشتازان انقلاب را در این استان دارند . برادرم جناب سرهنگ فرمود دیشب با جناب آقای مهندس هاشمی استاندار عزیز رفتیم بیت این شهید بزرگوار فرمود گزارش دادیم گفتیم مسئله انقلاب در استان ما به سال 30 بر می گردد چقدر از انقلابیون سال 30 زندگیشان در منظر قرار می گیرد رهبر معزز و معظم انقلاب در قالب یک امر فرمود حتماً برای شهدا باید یادواره بگذارید مطرح کنید زنگیشان را .

در محضرشان علما اصفهان آمدند به همراه فرماندهان سپاه از جمله آقای مرتضی قربانی آیت الله امامی ، آیت الله طاهری که آن زمان امام جمعه اصفهان هم بود عرض کردند آقا ما برای 70 سردار رشید اسلام شهید شده در متن انقلاب می خواهیم یادواره بگذاریم از شما می خواهیم دعوت کنیم برای سخنرانی فرمودند من که دیگر حالا با جایگاهم نمی توانم برای سخنرانی بیام شروع کردند گزارش دادن آقا ما میدان را می خواهیم به نام فلان سردار کنیم فلان مکان را می خواهیم به نام فلان سردار کنیم برای تمام این سرداران می خواهیم مجسمه بسازیم آقا گوش کرد و گوش کرد و گوش کرد فرمود ما در اسلام اصلا فرهنگ مجسمه سازی نداریم به دنبال مجسمه سازی نرید که به نام این شهید و آن شهید مجسمه بسازیم این مقداری هم که ما داریم مربوط به مفاخر ما در گذشته بود دست به ترکیبشان نزدیم این مربوط به مرحوم ابوالقاسم فردوسی ، آن مربوط به حافظ ، آن مربوط به سعدی و مربوط به فلان حکیم می باشد دست نزدیم و گر نه در اسلام ما فرهنگ مجسمه سازی نداریم ولی

بیایید زندگینامه این بزرگان جبهه و جنگ را برجسته کنید . سفارشات را ، وصیتنامه ها را ، کلمات قصارشان را ، دست نوشته هایشان و نامه هایشان را اینها سرمایه های بی نظیریند برای این جامعه و نظام ما اگر بنا باشد برای شهید بزرگوار مهندس مرادقلی تجلیل به عمل بیاوریم ، چیه، برادر عزیزم به عنوان شاگرد این عزیز آمده خاطره گویی کرده ، نماز اول وقتش ، نظم و انضباتش ، نظافت و بهداشتش ، ادب و فروتنی اش احترام گذاشتن به بزرگترهاش ، و امسال اینها . اینها را ما باید الگو سازی کنیم در جامعه فقر فرهنگی مان را از این طریق جبران کنید . به گونه ای نباشم که نوجوان و جوان ما بجای اینکه بیاد تابع این جوانان غیرتمند نظام باشند فلان جوان نمی دانم  فلان رشته کزایی دنیا را عکسش را برای خودش الگو قرار دهد ، فلان هنرپیشه کزایی ته سیگارش افتخار باشد ، قلم دستش برای آنها سند عزت باشد ، نوع گویش و پوششش برای آنها الگو باشد ، چرا ما درکنار دریا لب تشنه له له میزنیم ، مگر اینها سرمایه های ما نیستند مگر برای ما زندگی این بزرگواران به نص قرآن جنبه الگویی ندارد . لقد کان فی قصصهم عبره لاول الا الباب ما کان حدیث  برای وقت گذرانی نیامدیم جمع بشویم برای سرگرمی نیامدید جمع بشوید قطعاً برای تقدیر و تشکر آمدید و جای تشکر هم دارد . برادرم پیام از رئیس بنیاد شهید کشور ، برادرم پیام از وزیر آموزش و پرورش ، تجلیل از این جایگاه می شود ارزشمند ، می شود ذی قیمت ، اینها برای ما جزء سرگرمی نیست ، حدیث گویی نیست ، وقت گذرانی نیست ، افسانه سرایی نیست ، واقعیت هایی است که در اختیار ماست ما اگر بنا باشد نوع زندگی یک عالم برجسته آخوند همدانی ، مرحوم بهجت برایمان بشود جنبه.

آیت الله مقتدانی با هم داشتیم می رفتیم فرودگاه یک خاطره نقل کرد از مرحوم ایت الله العظمی بروجردی گفت مرحوم آقای بروجردی یک روز دیر آمد درس سرش شلوغ بود بعضی از طلبه ها شروع کردن به وز وز کردن ، آقا اینجا نشسته بودیم به منتظر شما ، وقت ما تلف شد، گفت چی ،گفتند وقت ما تلف شد ، گفت من فقط سر درس نشستم به انتظار استاد تا بیاد برای این که بیکار نباشم  12 جزء قرآن را حفظ کردم ، این ها می شود برای ما الگو . اینها کی بودند که خدا این توفیق را به آنها داد و توانستند به مقام رفیع شهادت دست پیدا کنند ، چرا بنده عرضه ندارم قطعاً زندگی من خوانایی با زندگی آن ندارد ، قطعاً گروه خون من همسویی با گروه خون آن ندارد ، قطعاً هدفمندی و هدف گیری زندگی من با هدف گیری زندگی آن فرق دارد بنده

باید بنشینم فکر کنم که کجای زندگیم گیر است که انها شده اند برای من الگو و من نتوانستم برای آنها بشوم پیرو ، والله زندگی اینها برای ما درس حیات ، درس دین می باشد درس عقیده است ، درس ایمان است ، درس چگونه زیستی است ، ما خیلی الگو داریم ، خیلی سرمایه داریم ، خیلی نعمت داریم ، دیروز برادر عزیزی با من همراه شد خواستیم برویم یکجایی سر بزنیم به من گفت من  در جبهه با آقای میر حسینی حشرو نشر داشتم منتها من در لشکر 25 و او توی لشکر مربوط به کرمان جوانی 21 ساله بود اما باهوش ، چالاک ، چابک ، هوشمند ، فعال ، همیشه زندگی او مد نظر من می باشد ما چقد میرحسینی ها را ملاک قرار دادیم چقدر سرداران رشید اسلام را ملاک قرار دادیم . چقدر فرهیختگان را ملاک قرار دادیم ، چقدر علماء دین مان را ملاک قرار دادیم .

چقدر ما تجلیل می کنیم از سرمایه های خودمان، قدردانی می کنیم از نعمتهای خدادادی ، این جلسه نمی دانم بعد از چندسال ، زمان شهادتش تا به الان فکر کنم حدود 36 تا 37 سال ، بعد از سی و اندی سال بعنوان پیش قراول شهید و شهادت مجلسی برگزار شد ، طایفه عزیز مرادقلی تشریف آوردند ما آنها را زیارت کردیم فرمودند ما چنین تصمیمی داریم ، گفتیم بسیار زیباست فرمودند ما بالغ بر 100 شهید مربوط به طایفه مرادقلی یا طوایف وابسته و قلمروی و حوزه مرادقلی داریم گفتم چرا این شهداء را برجسته نمی کنید آنوقت به نوع دیگری خدای ناکرده یاد بشوید .

شما این سرمایه های پر ارزش را دارید شما را با این سرمایه ها بشناسند شما را با این نعمتها بشناسند ، چرا فلان خیابان که 20 تا شهید دارد نام شهدا را نگذاریم ، چرا فلان میدانی که در قلب شهید و شهادت است نام شهید را نبینیم ، چرا فلان فرودگاهی که برجسته ترین شهید منطقه را دارد نام فرودگاه را با آن شهید نشناسیم ، عالم باید ترویج شود شهید باید ترویج شود ، خدمتگزاران باید ترویج شوند شما توی این شهر خیلی سرمایه دارید ، خیلی خیلی شما کسی دارید که یک کتابخانه هدیه کرده است به این مردم ، تا به الان 3 نفر داریم که کتابخانه ها را هدیه کردند چه کسانی می شناسند در عرصه فرهنگی ، در همین شهر در همین استان بدون داشتن پایگاه مستقل مربوط به خودشان رزمندگان شما از اینجا می رفتند به رزمندگان دیگر می پیوستند می رفتند توی جبهه دست دوم نگاه می شدند اما چقدر افتخار آفریدند چقدر عزت بوجود آوردند چقدر ما تجلیل از اینها بعمل می آوریم  .

عرضم خدمت شما بزرگواران تشکر اما این که تا اینجا . از اینجا به بعد تنبه و آگاهی که سعی کنید سرمایه هایتان را ضایع نفرمائید . از این شهید بزرگوار هم صمیمانه سپاسگزاریم . امیدواریم این شهید و دیگر شهیداء در این دیار ما بشوند تابلوی هدایت و رحمت لقوم یومنون باشند که استان ما را در بیرون منطقه به چیزی دیگری معرفی نکنند این عزیزان . در تهران الان فلان پل به نام فلان شهید برجسته است ، فلان معبر به نام فلان شهید برجسته است ، آیا استحقاق دارد  این استان در متن کشور ، توی پایتخت مملکت ،  جایگاهی برای شهید و شهادت باشد یا نه ، دوستانی هستند آقای میرشکار یا دیگران مجربند در تهران هم عزیزان دستی دارند . لا اقل یک نقطه یک جایی برای عرضه کالاهای فرهنگی و معنوی و ارزشی و اعتقادی این استان . شهید مرادقلی یکی از این تابلوهای زیبا و ارزشمند است از تصدیعی هم که به عمل آوردیم عذر خواهی می کنیم.              

 




موضوع مطلب :


یکشنبه 92 اسفند 25 :: 9:6 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

 

به نام خداوند جان وتن

راهپیمایی 17 بهمن 57 و نقش معلم شهید تیمور مرادقلی              http://upload7.ir/imgs/2014-04/27603802220917090037.jpg

                                                                راوی : پرویز مباشری

17 بهمن سال 1357 برای همیشه نقطه عطفی در تاریخ انقلاب ایران و این گوشه از خاطره آن روز ، در شهر زاهدان باقی خواهد ماند . روز شهادت شهدای والامقامی همچون شهید مهندس تیمور مرادقلی ، شهید رزمجو مقدم و شهید کمشکی به دست عوامل رژیم ستم شاهی . روزی که یاد آور دلاور مردیهای جوانان زاهدان بود و سعی و تلاش ما این است که به فراموشی سپرده نشوند لذا آنچه را که دیده ام و با عمق وجود لمسش کردم به رشته تحریر در آوردم تا نقشی شود بر صفحه قلب آنان که می خوانند و می خواهند که بدانند .

مسجدجامع زاهدان پایگاه و محل برنامه ریزی تظاهرات و اعتراضات مخالفین شاه در روزها و دوران انقلاب بود هر روز پس از جمع شدن در مسجد و برنامه ریزی های لازم و استفاده از سخنان آیت الله کفعمی به رهبری ایشان از مسجد خارج شده و به تظاهرات می پرداختیم . 17 بهمن نیز به همین منوال از مسجد خارج شده و پس از عبور از خیابان آزادی فعلی وارد خیابان امام خمینی شدیم . پس از رسیدن به تقاطع شهید شریعتی من و عده ای از دوستانم ، جو حاکم بر خیابان را طبیعی ندیدیم لذا تصمیم گرفتیم پشت به پشت جمعیت و در انتهای صف تظاهر کنندگان جهت حفاظت از مردم قرار بگیریم چون چندین بار تجربه رویارویی و مبارزه با چماق به دستان رژیم را داشتیم . با گذشتن از چهار راه بعدی یعنی تقاطع امیرالمومنین فعلی ، آنچه انتظارش را داشتیم اتفاق افتاد و ناگهان از همان موضع که ما در آن قرار گرفته بودیم با برتاب سنگ به ما حمله کردند. با یورش یکپارچه بچه های انقلابی نیرو های رژیم مجبور به عقب نشینی شدند ما آنها را تا وسط بازار رزاق زاده عقب راندیم و به تظاهر کنندگان پیوستیم . لازم به ذکر است که در آن لحظه خداوند قدرت خارق العاده ای به همه ما داده بود چرا که ما فقط ده نفر بودیم و آنها چند برابر ما ولی هدف و پایداری چیزی بود که ما داشتیم و آنها فاقد آن بودند. تا حسینیه کرمانی ها به تظاهرات ادامه دادیم و مجدداً روبروی حسینیه به ما حمله شد در حین مقابله متوجه شدیم یکی از بچه ها توسط چماق به دستان گرفتار شده و به شدت او راکتکمی زدند و در همان زمان پیرمرد محترم و سالخورده ای به نام حاج آقا نصرآبادی عصا زنان به چماق به دستان نزدیک و با عصایش به وسط آنها رفت و به سر یکی از انها کوبید .

همان موقع یکی از تظاهرکنندگان  شهید والا مقام تیمور مرادقلی روبروی ما قرار گرفت که از نظر سنی از همه ما بزرگتر بود بسیار مصمم و پر قدرت به نظر می رسید و محکم صحبت می کرد ما را برای حمله به خیل عظیم چماق به دستان تشویق کرد و همه به دنبال او به طرف آنها حمله بردیم درگیری تن به تن آغاز شد در این یورش که می توان گفت در واقع به رهبری شهید مرادقلی صورت گرفت توانستیم مرحوم حاج آقا نصر آبادی و آن شخص گرفتار را از دست چماق به دستان نجات بدهیم و آنها را پراکنده کنیم اما چند نفر از بچه ها من جمله خود من از ناحیه سر و دست و پا مجروح شده بودیم لذا عقب کشیدیم و من که از ناحیه پیشانی خونریزی داشتم و منزل ما هم تا محل حادثه فاصله زیادی نداشت به منزل رفتم که دیدم تمام شیشه های منزل و اتومبیل پدرم که روی   شیشه اش نوشته بود مرگ بر شاه را شکسته اند .

هرچه زنگ زدم کسی درب را باز نکرد یکی از همسایه ها گفت که موقع حمله هم کسی در خانه نبود و من که نگرانیم کمتر شده بود دستمالی از خانه همسایه گرفتم و زخمم را بستم و به بقیه پیوستم . گروه ما یعنی گروه مقاومت به تقاطع امیر المومنین و مصطفی خمینی رسیده بود و با ایادی رژیم که از طرف خیابان مالیه قدیم حمله ور شده درگیر شده بودند . دیدم که تعداد نیرو های مقاومت بیشتر شده و همچنان شهید مرادقلی پیشاپیش جمعیت با مشتهای گره کرده مبارزه می کرد و شعار مرگ بر شاه سر می داد درگیری ادامه پیدا کرد تا اینکه نیروی دشمن با بر جا گذاشتن یک دستگاه متور سیکلت عقب نشینی کردند و بچه ها هم با به آتش کشیدن آن نهایت نفرت خود را از ایادی رژیم به نمایش گذاشتند. دود حاصل از آن ، طنین شعار های گروه و سخنان و شعارهای شهید مرادقلی که همچنان در راس صف تظاهرکنندگان قرار داشت فضایی بسیار معنوی و حماسی را رقم زده بود که هرگز نمی توان آن را توصیف کرد . درست در همین زمان از پشت جمعیت و از طرف مسجد علی ابن ابیطالب (ع) یک دستگاه وانت تویوتا که سه نفر سر نشین داشت با سرعت به طرف جمعیت حرکت کرد آنهایی که عقب تر بودند صدای ماشین را شنیدند و به سرعت با سر دادن شعار کنار کشیدند ما که طبق معمول جهت حفاظت در حاشیه و انتهای جمعیت بودیم مانند بقیه به دیگر شرکت کنندگان در تظاهرات هشدار دادیم که کنار بکشید و شهید که در جلوی صف بود و دقیقاً روبروی مغازه مرحوم مقیدی واقع شده بود علی رغم هشدار جمعیت و به دلیل آلودگی صدا متوجه هشدار ها نشد دقیقاً مثل این بود که هدف ان از خدا بی خبر ها هم همین بود که سر گروه را به دلیل از هم پاشیده شدن صف از بین ببرند و همان طور هم شد و درست جلوی چشم ما بچه های 16 و 17 ساله مبارز وانت به شدت به شهید مرادقلی و یکی دیگر از تظاهر کنندگان برخورد کرد و شهید معظم به زیر ماشین و چرخهای آن رفت . هیچگاه چهره شهید که در آن لحظه که بسیار سریع اتفاق افتاد از خاطرم محو نمی شود با دور شدن ماشین شهید را بغل کرده و به عقب بردیم از شدت نفرت همه گریه می کردیم و نمی دانستیم چه باید بکنیم همه فریاد می زدیم و بر مظلومیت این شهید می گریستیم چون فهمیدیم کسی که ساعت ها در کنار ما مجاهدتمی کرد و در واقع ما را رهبری می نمود به شهادت رسیده حدوداً ساعت 11 صبح بود و او کسی نبود جز شهید مرادقلی .

http://upload7.ir/imgs/2014-04/19876192002391617867.jpg

خبر دادند مجدداً به مسجد حمله شده من و عده ای از بچه ها خودمان را به جلوی مسجد رساندیم و شهید را به بقیه واگذار کردیم . از طرف چهار راه چکنم و خیابان تاج بخش ( استاد کامبوزیا) پشت مسجد جامع ، عده ای از ایادی رژیم با حمایت ماموران شهربانی که لباس ضد شورش به تن داشتند تجمع کرده بودند و به طرف ما و جمعیتی که مدافع مسجد جامع بودند سنگ پرتاب می کردند . صحنه ای غیر قابل وصف به وجود آمده بود ، بوی باروت ، گاز اشک آور صدای "بگو مرگ بر شاه" بر خیابان سایه افکنده بود . درگیری های پراکنده بین دو طرف رخ می داد که ناگهان باز متوجه شدیم یکی از بچه ها را گرفتند و شدیداً مورد ضرب و شتم قرار داده اند با نفرتی که از آنها داشتیم و با نیروی عظیمی که خداوند با مرگ شهید به ما عطا کرده بود به آنها حمله کردیم و آنها با رها کردن آن شخص پا به فرار گذاشتند و تا چهار راه چکنم عقب رفتند . آن عده ای از ماموران شهربانی که لباس ضد شورش داشتند به طرف ما آمدند همه در یک صف به زانو نشستند و به ما تیر اندازی کردند . ناچار به عقب برگشتیم اما درست در همین لحضه فردی که بین من و دوستم قرار گرفته بود دستش را روی قلبش گذاشت و گفت سوختم ، سوختم و روی چمن های وسط بلوار درست جلوی کتابخانه ارشاد فعلی به زمین افتاد . می گفتند گلوله ها پلاستیکی بوده ولی نبود و با اصابتش به قلب این شهید بزرگوار او را نیز به شهادت رساند. ایشان شهید رزمجو مقدم بودند یکی از دانشجویان مبارز که همچون شهید مرادقلی بی دلیل مورد اصابت قرار نگرفته بودند . پیکر پاک ایشان را که هنوز کمی جان در بدن داشت به وسیله یک دستگاه مینی بوس به بیمارستان منتقل کردند که در راه به فیض شهادت نایل آمدند . همان موقع بود که از بقیه بچه ها شنیدیم که مهندس معلم تیمور مرادقلی هم که به بیمارستان منتقل شده بود به شرف شهادت نایل آمده اند. ضمناً یکی دیگر از مبارزین انقلابی به نام شهید کمشکی هم در خیابان مجاور به دست چماق به دستان مورد ضرب و شتم و 3روز بعد در بیمارستان به شهادت رسید. بچه ها من را که زخمی شده بودم به داخل مسجد منتقل کردند چرا که عده ای در یکی از شبستانهای مسجد به پانسمان و مداوای مجروحان مشغول بودند .

بیشتر مجروحان و مراجعه کنندگان پیرمرد و کسانی بودند که توسط گاز اشک آور بی حال شده بودند و با دیدن آنها از رفتن به داخل منصرف شده و به بچه های دیگر پیوستم . آن روز و شب را در خیابان بودیم تا کم کم جمعیت پراکنده شدند. ولی من و تعدادی از دوستانم برای حفاظت از مسجد شب را در مسجد به سر بردیم . فردای آن روز من و تعدادی از دوستانم بر خود واجب دانستیم به سراغ خانواده شهدا بویژه شهید تیمور مرادقلی رفته و در تشیع پیکر پاک آنها شرکت نمائیم . هر چند زمان اندکی ما جوان ترها را رهبری کرد اما صلابت و بزرگی اش و مخصوصاً شهادت مظلومانه اش ما را به کسانی مانند کرده بود که گویی سالهاست او را می شناسیم او اثرش را در زمانی کم برای هزاران سال بر جا گذاشته بود و دین خود را به انقلاب ادا کرد پس از مراجعه متوجه شدیم متاسفانه خانواده شهید که می دانستند اگر با سر و صدا و اطلاع رسانی به همگان نسبت به خاکسپاری شهید اقدام نمایند ممکن است منجر به درگیری شده و   عده ای بیشتر شهید یا مجروح شوند بدون اطلاع رسانی گسترده شهید را به خاک سپرده بودند . لذا روز تشیع پیکر پاک شهید رزمجو مقدم که خبرش به ما رسید دقیقاً همان اتفافی که خانواده شهید مرادقلی از آن اجتناب کرده بودند به وقوع پیوست .

چماق به دستان در مزار تجمع کرده بودند و ما که به تجربه آموخته بودیم . این بار مجهز به انواع اسلحه سرد وگرم در مراسم شرکت کردیم . زمانی که مادر شهید بر پیکر پاک فرزندشان نقل و نبات پاشیدند و شهادتش را به همه تبریک گفتند ، نیرویی مضاعف به ما جوان ترها بخشیدند و با تشیع پیکر شهید تظاهراتگسترده ای راه انداختیم و با به نمایش گذاشتن عزم و اراده مان که حتی عمال رژیم هم فهمیده بودند که بسیار راسخ تر از قبل گردیده به آنها فهماندیم که برای هر اتفاقی حاضر و آماده ایم لذا آنها جرات مقابله با ما را در خود ندیدند و از همانجا که آمده بودند گریختند . لذا تشییع پیکر شهید در خور و شایسته انجام شد و ما بچه هایی که شاهد شهادت شهید مرادقلی بودیم و تعدادمان کم هم نبود به مزار شهید مرادقلی که تقریباً در نزدیکی مزار شهید رزمجو مقدم بود رفتیم و با سر دادن شعارهای خودش و ذکر فاتحه یادش را که بر قلب تک تکمان حک شده بود گرامی داشتیم . روحش شاد و با بزرگان دین محشور باد .    

 




موضوع مطلب :


پنج شنبه 92 اسفند 15 :: 9:1 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

 

                                                                     تاریخ: 1392/11/17 - 12:35

امام جمعه زاهدان:

فقر فرهنگی را با بیان زندگینامه شهدا جبران کنیم

خبرگزاری تسنیم: امام جمعه زاهدان گفت: فقر فرهنگی خود را از طریق بیان زندگینامه، رفتار و کردار شهدا در جامعه جبران کنیم.

سرویس: استانها

تاریخ: 1392/11/17 - 12:11                                                                 

 




موضوع مطلب :


یکشنبه 92 اسفند 4 :: 12:44 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی
... شهید تیمور مرادقلی ( نخستین شهید انقلاب اسلامی ) روز گذشته 17 بهمن در سالروز شهادت این شهید ...
ایسنا - جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 08:09
... با افکار شهید منطبق باشد و بتوانیم این افکار را در جامعه برجسته کنیم و با اعتقاد و باور، اهداف شهیدان را قوت ببخشیم. شهید تیمور مرادقلی، همزمان با ... دیدار با خانواده شهید تیمور مرادقلی ضمن تبریک دهه فجر پیروزی انقلاب اظهار داشت: شما فجرآفرینان واقعی ...
خبرگزاری فارس - پنجشنبه 17 بهمن 1392 ساعت 12:47
... ، علی اوسط هاشمی با خانواده شهید تیمور مرادقلی دیدار و گفت و گو کرد. شهید تیمور مرادقلی، همزمان با اوج گیری مبارزات انقلابی ... نخستین یادواره معلم شهید تیمور مرادقلی (نخستین شهید انقلاب اسلامی) امروز 17 بهمن در سالروز شهادت این شهید با حضور چهره ...
خبرگزاری فارس - پنجشنبه 17 بهمن 1392 ساعت 12:37
... یادواره شهید انقلاب سیستان و بلوچستان، شهید «تیمور مرادقلی» امروز با حضور گسترده اقوام وابسته در استان، بارکزهی، کوچکزهی و مرادقلی ... در امور ایثارگران و شهدا در خصوص این شهید والا مقام قرائت شد. شهید تیمور مرادقلی همزمان با اوج گیری مبارزات انقلابی ...
تسنیم - پنجشنبه 17 بهمن 1392 ساعت 12:28
... شهید انقلاب اسلامی در سیستان و بلوچستان با خانواده این شهید دیدار کرد. هفدهم بهمن ماه سالروز شهادت نخستین شهید انقلاب اسلامی در شهر زاهدان است. شهید «تیمور مرادقلی ...
تسنیم - پنجشنبه 17 بهمن 1392 ساعت 10:25
... هامون ، هفدهم بهمن ماه سالروز شهادت اولین شهید انقلاب در شهر زاهدان است.شهیدتیمور مرادقلی “ معلمی مبارز و انقلابی که در سال ... بارها از عملکرد ایشان اظهار رضایت و قدر دانی می نماید. شهید تیمور مرادقلی اعتقاد خاصی به خدمت در مناطق محروم داشت طی مکاتبه ...
دانا - چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 10:02
... شرکت آثار هنرمندان از 12 استان کشور، افتتاح 15 نمایشگاه سراسری کتاب و یادواره اولین شهید انقلاب معلم شهید تیمور مرادقلی از مهم ترین برنامه های ایام الله دهه فجر در استان است. حجت الاسلام ...
دانا - یکشنبه 13 بهمن 1392 ساعت 16:15
... فرماندار زاهدان از برگزاری اولین یادواره معلم شهید "تیمور مرادقلی"، نخستین شهید انقلاب اسلامی در سیستان و بلوچستان در روز 17 بهمن خبر داد. ارجمندی در گفت وگو ...

ایسنا - جمعه 11 بهمن 1392 ساعت

... دانشی برگزاری همایش علمی و تحقیقی مذاهب اسلامی، برگزاری جشنواره فیلم فجر، برپایی یادواره شهید تیمور مرادقلی به عنوان نخستین شهید انقلاب و همچنین دیدار مسئولان با مردم در مساجد و برگزاری جشن های انقلاب با محور ...
خبرگزاری مهر - جمعه 04 بهمن 1392 ساعت 09:41
... مسوولان و مردم در مساجد، رونمایی از دانش نامه فرهنگ و تمدن استان و برگزاری یادواره شهید تیمور مرادقلی به عنوان نخستین شهید انقلاب در استان از مهمترین برنامه های اجرایی ویژه دهه فجر است. وی گفت ...
ایرنا - دوشنبه 30 دی 1392 ساعت 16:09
... ، دیدار مسئولان و مردم در مساجد، رونمایی از دانشنامه فرهنگ و تمدن استان، برگزاری یادواره شهید تیمور مرادقلی به عنوان نخستین شهید انقلاب در استان، گردهمایی اندیشمندان شیعه و سنی از سراسر کشور در استان، اهدای 15 ...
تسنیم - دوشنبه 30 دی 1392 ساعت 14:24
... مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان گفت: نخستین یادواره شهید تیمور مرادقلی، 17 بهمن ماه امسال در سالن آمفی تئاتر مجتمع ... سیستان و بلوچستان ، حجت الاسلام عباس دانشی در نشست یادواره شهید مرادقلی اظهار کرد: ملت ایران در پیروزی انقلاب اسلامی ...
تسنیم - دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 11:02

... انزابی میثم محمود 7868 1703 نیک فر احمد مرادقلی 7869 1704 نیک منش شمس الدین محمد ... 231 بازیان ابراهیم حسین

 




موضوع مطلب :


شنبه 92 اسفند 3 :: 5:32 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی




موضوع مطلب :


شنبه 92 اسفند 3 :: 5:27 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

استانی12:35 - 17 بهمن 1392
استاندار سیستان و بلوچستان:
استاندار سیستان و بلوچستان با بیان اینکه شهید مرادقلی معلمی بزرگوار بود که حضور و ارتباطش با دانش‌آموزان با عشق و ایمان راسخ و یک حرکت فرهنگی بوده است، گفت: افکار شهید ‌تیمور مرادقلی باید در جامعه برجسته شود.


افکار شهید ‌تیمور مرادقلی باید در جامعه برجسته شود

علی اوسط هاشمی در دیدار با خانواده شهید تیمور مرادقلی ضمن تبریک دهه فجر پیروزی انقلاب ‌اظهار داشت: شما فجرآفرینان واقعی هستید چرا که نقش اصلی را در این پیروزی ایفا کرده‌اید و بهترین کسان خود را در راه به ثمر رسیدن این انقلاب تقدیم کرده‌اید.

استاندار سیستان و بلوچستان با بیان اینکه شهید مرادقلی معلمی بزرگوار بود که حضور و ارتباطش با دانش‌آموزان با عشق و ایمان راسخ و یک حرکت فرهنگی بوده است، ادامه داد: باید مواضعی را انتخاب کنیم که با افکار شهید منطبق باشد و بتوانیم این افکار را در جامعه برجسته کنیم و با اعتقاد و باور، اهداف شهیدان را قوت ببخشیم.‌

شهید تیمور مرادقلی، همزمان با اوج‌گیری مبارزات انقلابی به رهبری امام خمینی (ره) علاوه بر شغل معلمی به عنوان دانشجوی رشته مهندسی برق در حال تحصیل و نقش بسیار تاثیر‌گذاری را در روشنگری دانش‌آموزان و اقوام و مردم زاهدان داشت.


 




موضوع مطلب :


شنبه 92 اسفند 3 :: 5:20 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی
< 1 2 3 4 5 >> >