منوی اصلی آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ لوگو آمار وبلاگ
نقش طایفه مرادقلی و تیره های وابسته در انقلاب و دفاع مقدس
نقش طایفه مرادقلی در رویداد 19 بهمن 1330 زابل سیستان یا به روایت اوستا « هَئِتومَنت»(هیرمند مقدس ) گونة نوتری از سیوستان به معنی سرزمین مردان و نیرومندان است . سیستان به لحاظ محصولات کشاورزی قادر است با اندکی زحمت به صورت مصر دومی در آید . سیستان دوباره می تواند چنین شود . مع الاسف سیستان انبار غله آسیا بدست خاندان سرسپرده علمدر دوره ستم شاهی نابود شد .مثلی در سیستان مشهور است : دستی را که حاکم بریده دیه ندارد . تنها ظلم و جور حاکم نبود بلکه نایب الحکومه ، مباشر ، منشی باشی ، فراش باشی ، تفنگدار باشی ، ... هر یک هر چه می کردند جلوگیر نداشت . سرپرسی سایکس در سفر نامه اش نوشته است :در این دوره (علم سوم )کوکنا ر یا همان خشخاش و تریاک به عنوان کالایی استراتژیک زیاده از حد در سیستان و قائنات کشت می شود و جای تأسف است که این محصول مشرق ایران را خراب و ویران ساخته و اکثر اهالی بالاخص طبقه اول به کشیدن آن عادت کرده اند . علی اصغر مصطفوی مؤلف کتاب «سرزمین موعود» در باره ستمی که بازماندگان خانواده علم به مردم مظلوم سیستان روا داشته اند می نویسد : قسمتی از خاک سیستان که از رودخانه مقدس هیرمند سیراب می شود متعلق به امیرحسین خزیمه علم است که خون توده های این بخش از خاک وطن ما را به شیشه کرده اند . ارتشبد فردوست نوشته است : امیرحسین خزیمه علم پسر عموی اسداله علم از چنان قدرتی برخوردار بود که هر گاه وارد فرودگاه زاهدان می شد باید استاندار و مقامات نظامی و غیر نظامی در فرودگاه حاضر می شدند و هر کدام حاضر نمی شدند از کار برکنار می گردیدند . خزیمه علم به منظور کنترل بر آب ورودی هیرمند ، تعمدا نسبت به تأسیس سد های کهک و زهک اقدام کرد که براثر این اقدام جریان آب به سمت اراضی میان کنگی و پایین دست آن از جمله زمین های مستعد طایفه مرادقلی در روستاهای کلوخی ، یادگار ، سیاهدک ، محمد شاهکرم و کود، برای همیشه کند و تقریباً قطع گردید که خروش و طغیان طایفه مرادقلی را بر علیه این نوکر استعمار در پی داشت . در اوایل دهه 1340 بلوچ خان نارویی یکی از عوامل خزیمه دست به جنایتی هولناک زد و شادروان «حسن در محمد » مرادقلی یکی از دلیر مردان این طایفه را که ساکن روستای کلوخی بود به گلوله بست . مرحوم موسی علی رخشانی می گفت : اولین کسی بودم که بر بالین مرحوم حسن در محمد رسیدم .بیچاره به کناره نهر داخل بوته زار تکیه داده بود و نفس های آخرش را می کشید . زبانش از تشنگی بیرون زده بود و بسیار عطش داشت ، آب می خواست . از یک طرف ماه مبارک بود و مرحوم روزه داشت اما چاره ای نداشتم عطش گلوله از یک طرف و روزه داری از طرف دیگر نفس کشیدن را برایش سخت کرده بود لذا راوی ادامه داد : اهالی دو روستا ی کلوخی و یادگار بلافاصله در محل حاضر شدند و روستای بلوچ خان را محاصره کرده و برای دستگیری و به قتل رساندن جانی بالفطره اهالی روستا را نفر به نفر مورد شناسایی قرار دادند اما او را نیافتند . بعداً معلوم شد که این جنایتکار با پوشیدن چادر زنانه از محل متواری و گریخته است. گر چه ژاندامری بلوچ خان را دستگیر و به دادگاه زابل تسلیم نمود اما با حمایت خزیمه علم پس از مدتی از حبس خارج شد و به زندگی عادی خود ادامه داد . هر چند که عوامل و مباشران خزیمه بر اراضی و تیول منطقه سیطره داشتند لکن تیره های مرادقلی دست از مبارزه با حکام جور بر نداشتند و تا پیروزی انقلاب اسلامی با حسین خان نارویی در منطقه شهرکی و نارویی درگیر بودند . در جریان انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی که دولت دکتر مصدق خود را قهرمان آزادی انتخابات معرفی کرده بود مردم سیستان احساس کردند که زمان آن فرا رسیده است که ضمن برگزاری انتخابات آزاد ، فرد مورد نظر خود را انتخاب نموده و به مجلس بفرستند . جهانگیر تفضلی نماینده دوره هجدهم مجلس شورای ملی در خاطرات خود می نویسد : نفوذ اسداله علم توانست مرا به مردم زابل تحمیل کند . وی اقرار می کند : من که بسیاری از شهرهای ایران را دیده ام حتی زاهدان و قسمتی از بلوچستان را ، اما زابل را ندیده بودم و هنوز هم ندیده ام . متأسفانه در سیستان علیرغم تلاش دکتر مصدق و آیت اله کاشانی انتخابات آزاد برگزار نشد و این امر منجر به قیام 19 بهمن 1330 هجری شمسی مردم سیستان شد . سردار محمد رضا پردلی که در دوره پهلوی دوم به عنوان چهره ای سیاسی و مبارز شناخته می شد و نزد مردم محبوبیت داشت از پذیرش کاندیدا شدن خود داری و آیت اله میرزا ابراهیم شریفی سیستانی را که فردی شایسته و مورد احترام مردم منطقه بود به عنوان کاندیدای این دوره معرفی نمود لیکن در طرف دیگر امیرحسین خزیمه علم نماینده دوره شانزدهم مجلس و عامل سرسپرده رژیم بود. در جریان این کشمکش سیاسی که در نهایت منجر به درگیری در زابل گردید شماری از مردم بی گناه کشته و زخمی شدند . اما خزیمه علم از این مهلکه جان سالم به در برد . بر پایه اسناد موجود در حادثه 19 بهمن زابل علاوه بر فرماندار ، رئیس انجمن شهر ، بازرس قضایی و سردار نظر خان ناروئی و نیز حدود پنج نفر از مردم شهر و روستا کشته و 32 نفر زخمی شدند . طایفه مرادقلی ساکن بلوک شهرکی و نارویی در جریان 19 بهمن 1330 زابل به سرپرستی مرحوم غلام حیدر یادگار مرادقلی در صحنه حاضر بوده اند . در پی تحقیقات میدانی که در این خصوص صورت آن طور که دکتر ایرج افشار سیستانی می نویسند ، قبل از آن که کسی مردم را به بلوا تحریک کند ، درست در لحظه ای که در روز رای گیری یعنی 19 بهمن ماه 1330 صندوق رأی گیری را به سمت حسینیه شهر زابل می آورند، مردم حمله کرده و صندوق را می شکنند اما در کمال تعجب می بینند که صندوق پر از ورقه های رأی گیری به نفع امیرحسین خان خزیمه علم است و این خود باعث تحریک و حمله توده های مردم می شود . پس از خاتمه درگیری ، سردار محمد رضا خان پردلی و آیت اله شریفی و 54 نفر دیگر از مردم دستگیر و محکوم به اعدام شدند که در شب اجرای فرمان با دخالت آیت اله کاشانی و به دستور دکتر مصدق اعدام لغو گردید و محکومان به تهران اعزام گردیدند . ذکر این نکته ضروری است که حماسه 19 بهمن 1330 برگ زرینی در تاریخ ایران و سیستان به شمار می آید که خود نمادی روشن از ظلم ستیزی و عدالت خواهی این مردم است .
موضوع مطلب : دوشنبه 92 دی 16 :: 1:40 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی
در نشست روز شنبه مورخه 14/10/1392 با مدیر کل محترم آموزش و پرورش استان جناب آقای نخعی ، دستور دادند اداره امور ایثارگران و شاهد آن اداره کل امور زیر را در دستور کار قرار دهد - دریافت پیام وزیر آموزش و پرورش جهت قرائت در یادواره و چاپ در کتاب شهید - تهیه 1000 عدد پوستر و 10000نسخه بروشور و 10 عدد بنر بمنظور فضاسازی و توزیع در مدارس استان - نظر به شاخص بودن شهید مقرر شد دستورالعملی برای نامگذاری یک مدرسه و یک مکان به نام شهید در شهرستانها ارسال شود -مستند سازی از شهید و خانواده بعنوان شهید شاخص آموزش و پرورش استان در پایان نشست برادر زارعی رئیس اداره ایثارگران هر گونه اقدام برای شهدا را باعث افتخار خود و مجموعه آموزش و پرورش استان دانست .
موضوع مطلب : یکشنبه 92 دی 15 :: 12:37 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی
رزمنده و جانباز حاج ورقه مرادقلی فرزند رضا (نوه اکبر ذولفقار) در تاریخ 1332 در روستای خمک از توابع شهرستان زهک در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود دوران ابتدائی را تا ششم قدیم در شهرستان زهک به پایان رساند.مدت یکسال در دبیرستان یعقوب لیث زابل تحصیل و به زاهدان آمد و موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید. همزمان ایشان مبارزات انقلابی خود را در سال 1356 در شهرستان زاهدان در محضر شهید آیت الله کفعمی آغاز نمودند ایشان اولین دیدار خود را سال 1356 داشته اند می گوید مامور شهربانی ایشان را دنبال کرده بود و در حین فرار مقابل منزلشخصی اش حضرت آیت الله کفعمی در حال گفتگو با فردی دیگر بودند من به ایشانرسیدم و ایشان با مخفی کردن در منزل خودش من را از دست پاسبان نجات می دهد و از همانجا با آیت الله کفعمی به مسجد رفت و در نمازجماعت شرکت می کند و بنا به سفارش حاج آقا هروز برای شرکت در نماز و کلاس های قرآن و احکام حضور داشته اند و ایشان به همراه سایر انقلابیون و زیر نظر فردی روحانی به نام اسدی که ایشان نیز جوان و پُرشور انقلابی بودند در پخش اعلامیه ها و شعار نویسی بر علیه شاه اقدام می کردند. در سال 1358 به استخدام اداره برق منطقه سیستان و بلوچستان در آمدند و پس از 35 سال خدمت در خرداد سال 1392 باز نشست گردیدند. سوابق جبهه _ در سال 1360 بصورت داوطلبانه به جبهه اعزام در منطقه آبادان عملیات آزاد سازی ها هشر شرکت داشتند. _ در سال 1367 در شلمچه، ایستگاه حسینیه در گردان پشتیبانی خیبر شرکت که در همانجا دچار عوارض شیمیایی گردید و پس از بستری در بیمارستان مرخص گردید و دارای پرونده جانبازی در بنیاد شهید و امور ایثارگران می باشند. _ ایشان از همان سال 1360 به عضویت بسیج درآمده و هنوز ادامه دارد و تا سال 1380 به عنوان فرمانده پایگاه مقاومت بسیج ابوذر غفاری و رئیس هیأت امناء مسجد نیز هستند. ایشان در طول خدمت در دستگاه های مختلف مامور به خدمت شده اند که عبارتند از 1_ دادسرای انقلاب اسلامی 2_ معاونت سیاسی امنیتی استانداری س و ب 3_ دفتر سیاسی اداره اتباء و مهاجران خارجی
موضوع مطلب : دوشنبه 92 دی 9 :: 9:33 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی
منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم اطلاعات را تکمیل نمائید . از سرور ارجمندم حاج محمد مرادقلی فرزند سردارغلام بابت مساعدت جمعبندی این مطالب سپاسگزارم . حاج غلامرضا میران علی شاه نظر ابراهیم علیرضا مرادقلی به نام عربشاهی مقدم شناسنامه دریافت می کند . فرزند میرخان اکبر شاهمیر علی شاه نظر ابراهیم علیرضا مرادقلی به نام محبوبی فر شناسنامه دریافت می کنند . فرزندان محمد جعفر ابراهیم به فامیل بکوهک ، پیکرستان و برفی شناسنامه دریافت می کنند . فرزندان اصغر زینل جعفر ابراهیم علیرضا مرادقلی به نام دامنکش شناسنامه دریافت می کنند . فرزندان میربیک جعفر ابراهیم علیرضا مرادقلی به نام آبرون شناسنامه دریافت کرده اند . فرزندانی از اکبر ذوالفقار علیرضا مرادقلی به نام مرادقلی گلی شناسنامه دریافت می کنند . فرزندان اکبر محمد عیسی ذوالفقار علیرضا مرادقلی به نام ابراهیمی شناسنامه دریافت می کنند . فرزندان غلام عیسی ذوالفقار علیرضا مرادقلی به نام غلامی شناسنامه دریافت می کنند . فرزندان صاحبخان قاسم ذوالفقار علیرضا مرادقلی به فامیل آچنگان شناسنامه دریافت می کنند. فرزندان غلامعلی محمد علی عطا ذوالفقار علیرضا مرادقلی به فامیل تیمورزاده شناسنامه دریافت می کنند . فامیل قدرت پناه نیز از نسب عطا ذوالفقار علیرضا مرادقلی می باشند . فرزندان گلخان و قنبر علی عطا ذوالفقار علیرضا مرادقلی به فامیل تیموری شناسنامه دریافت می کنند . فرزندان دادی محمد شاه نظر ابراهیم علیرضا مرادقلی به فامیل اجداد مان بارکزایی شناسنامه می گیرند . فرزندان عیسی محمد لشکرخان ابراهیم علیرضا مرادقلی به فامیل گزمه شناسنامه می گیرند . فرزندان ملا عباس علی مراد شاهدوست لشکرخان ابراهیم مرادقلی به فامیل بزی عباسی و امامی فر و امامدوست شناسنامه دریافت می کنند . فرزند ارشد ملا مهدی ملااکبر لشکرخان حسین جهانبیک محمدعلی کوچکعلی مرادقلی به فامیل کدئی شناسنامه می گیرد . فرزندان محمد حسین جهانبیک محمدعلی کوچکعلی مرادقلی به فامیل کامرانی و محمدی شناسنامه می گیرند . فرزندان حسن وکرم و جلال افغان کوچکعلی مرادقلی به فامیل کوچکزایی ، حبیب زاده ، مرامجو ، پیشداد شناسنامه دریافت کرده اند . فرزندان محمد قنبر سوران شاهدوست لشکر خان ابراهیم مرادقلی به فامیل ظاهر قنبری و بزی شناسنامه دریافت می کنند . فرزندان مرادقلی و گلزار غلام لشکر خان ابراهیم علیرضا مرادقلی به فامیل خواجه داد و بزی شناسنامه گرفته اند .
موضوع مطلب : چهارشنبه 92 دی 4 :: 9:39 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی
|