مرحوم شهید مهراب بارکزئی متولد سال 6/1/1315 به شماره شناسنامه 565 ساکن ایرانشهرمتولد روستای ایرافشان از مناطق محروم و مرزی و دور افتاده استان سیستان و بلوچستان فرزند مرحوم رستم که از خانواده متدین و مذهبی که پدرش را در سنین پایین و کودکی از دست داده و یتیم گردید و با مشکلات مالی آن زمان حکومت ستم شاهی با سرپرستی مادرش با هزاران زحمت و مشقت تا کلاس دوم ابتدایی در همان روستای ایرفشان و بعد ازآن تا کلاس ششم ابتدائی را در روستای بزرگتر و همجوار یعنی آشار به اتمام رسانده که باتوجه به وضع و مشکلات مادی و مالی نتوانسته بیشتر از آن به درسش ادامه دهد و ناچاراً پس از خدمت سربازی جهت تأمین مایحتاج زندگی خود و خانواده اش که یک خواهر و دو برادر کوچکتر می باشند در نیروی انتظامی استخدام گردید و ایتدا در مناطق محروم استان سیستان و بلوچستان که اولینش راسک و بعد پیپ و لاشار و دلگان مشغول به خدمت گردید و باتوجه به اینکه نامبرده هیچگونه تحمل زورگویی به افراد متفرقه منطقه یا همکاران زیردستی را نداشته همیشه با مقامات مافوق نسبت به این موارد بی عدالتی ها درگیربوده که باعث شده ضمن اخذ درجه، وی را به تهران منتقل و از تهران به اصفهان و پس از چندین مدت دوباره به ایرانشهر منتقل کردند که بعد از مدتی وی را به پارود منتقل می کنند که در همین هنگام در منطقه بزمان درگیری بین یکی از همکارانش به نام شهید پذیرش با اشراران و قاچاقچیان صورت می گیرد که منجر به شهادت سرکار پذیرش می شود لذا مرحوم مهراب بارکزئی با توجه به اینکه حکم انتقالی اش به پارود آماده بود ولی پس از دیدن جنازه مرحوم پذیرش نامبرده را بوسه زده و سپس با همراهی همکاران دیگرش که33 نفر بودند جهت ادامه عملیات آقای پذیرش به منطقه محل حادثه می روند و دو روز تمام در کمین عاملان جنایت می نشینند که قاچاقچیان نمی آیند و نامبردگان مهمات خود را جمع آوری می کنند تا جهت تعقیبشان به مناطق همجوار بروند که در همین موقع در محاصره دشمنان کوردل می افتند و با همه همراهان خود پس از درگیری جوانمردانه به همراه همه 33 نفر جام شهادت را می نوشند و در مورخ 10/7/1360 در منطقه بزمان به درجه رفیع شهادت نائل می گردند. روحشان شاد و یادشان گرامی

دکتر خداداد اسدی متولد سال 1338 در روستای ناهوک سراوان دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی خود را در همان شهرستان گذراند سپس تحصیلات متوسطه خود را در شهرستان زاهدان گذراند و در سال 1357 پس از قبولی در دانشگاه علوم پزشکی ایران برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به تهران رفتند که در سال 1366 از این دانشگاه فارغ التحصیل شدند.

بعد از فارغ التحصیلی ایشان 3ماه در جهاد سازندگی بصورت داوطلبانه خدمت کردند و پس از آن به جبهه نبرد حق علیه باطل شتافتند و 10ماه نیز در آنجا بودند و در عملیات های کربلای یک در مهران و کربلای 5 در دشت باژان حضور داشتند.

پس از اتمام جنگ جهت ادامه خدمت مقدس سربازی به چابهار رفتند و یک سال در آنجا ماندند.

در سال 1369 به ایرانشهر آمدند و در سمت رئیس مرکز بهداشت و مدیر شبکه بهداشت شهرستان ایرانشهر انجام وظیفه و خدمت رسانی کردند. سپس در سال 1370 به زاهدان رفتند و در سمت رئیس مرکز بهداشت استان س وب مشغول به خدمت شدند؛ ایشان در سمت معاونت بهداشت و درمان دانشگاه علوم پزشکی استان خدمات زیادی انجام دادند؛ ازجمله طرح ضربتی مبارزه با مالاریا و طرح پیام آوران بهداشتی و طرح تکمیل نمودن سیستم شبکه های بهداشت درمانی که در زمان ایشان اجرایی شد. سپس ایشان درسال 1372 برای ادامه تحصیل و گرفتن تخصص عزم خود را جزم کرد و در سال 1377 توانستند تخصص خود را دریافت کنند و همزمان با کارهای تخصصی خود درسمت مدیرشبکه بهداشت ایرانشهر ایفای نقش و انجام خدمت کردند تا در سال 1380 استعفا دادند تا در کارهای تخصصی و پزشکی بتوانند خدمات بیشتری به مردم و انقلاب اسلامی برسانند.