سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نقش طایفه مرادقلی و تیره های وابسته در انقلاب و دفاع مقدس




http://www.vivaupload.ir/images/cey7yecp73sosduoldjm.jpg

    جانباز کریم مرادقلی در سال 1343 در روستای محمد شاهکرم بخش شهرکی و نارویی زابل به دنیا آمد تا کلاس پنجم نظام قدیم در روستای کلبعلی تحصیل و پس از آن به همراه پدرش به شغل کشاورزی مشغول شد . با شروع جنگ تحمیلی در تاریخ18/5/1362 به جبهه اعزام و در عملیات خیبر شرکت می نماید سپس به جزیره مجنون اعزام و در واحد مهندسی رزمی مشغول خدمت می شود در این منطقه بود که بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر مجروح و مدت 15 روز بستری می شود همچنین در منطقه پنجوین در تاریخ 16/8/1362 با حمله شیمیایی دشمن مواجه و عوارض آن اینست که در حال حاضر از ناحیه ریه و دستگاه تنفسی رنج می برند. ایشان تا تاریخ 1363/1/3 در مناطق جنگی خدمت می نمایند .

    هنوز از جراحات جنگی بهبودی حاصل ننموده که به وی ابلاغ می شود باید به خدمت مقدس سربازی اعزام شوید لذا از خدمت استقبال و علی رغم اینکه با توجه به سابقه جبهه از او می خواهند در زهک خدمت نماید خواهان رفتن به مناطق جنگی میشود و از 1365/5/11 بمدت 17 ماه در مناطق کردستان و سنندج خدمت می نماید سرانجام در تاریخ 1365/5/11 با استفاده از هفت ماه کسری خدمت ،خدمت ایشان به پایان می رسد .

    ایشان همرزم سردار شهید حبیب لک زایی بودند و هنگامی که سردار مجروح می شود شخصا حاج حبیب رابه پشت خاکریز منتقل  تا از تیررس دشمن در امان بماند . 




موضوع مطلب :


پنج شنبه 92 آبان 23 :: 1:5 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/pcoecafd7g4srej2rht.jpg

سرتیپ دوم پاسدار حاج قاسم مرامجو (مرادقلی) در سال 1314 در روستای دولت آباد شهرستان زابل به دنیا آمد ایشان از نیروهای مبارز و انقلابی در شهرستانهای زابل و زاهدان بوده مستقیما با حضرت آیت الله کفعمی ارتباط داشت و چندین دفعه توسط ساواک دستگیر و پس از بازجویی و شکنجه آزاد می شدند .

   فعالیتهای انقلابی ایشان از سال 1354 شروع شد از دوستان و مبارزین همراه وی در شهرستان زابل روحانی مبارز حضرت حجت الاسلام والمسلمین سید محمد تقی طباطبایی ، حضرت حجت الاسلام عربشاهی مقدم (مرادقلی) ،شهید عبدالله دلارامی ، سردار کوهکن و سرهنگ جعفر دولتی مقدم بودند .

    ایشان در ساماندهی وتشویق بازاریان برای  شرکت در راهپیمائیها و مراسمات مذهبی نقش بارزی داشتند وی از بنیانگذاران مسجد سجادیه و کمیته انقلاب اسلامی شهرستان زابل بود همزمان با پیروزی انقلاب به عضویت کمیته انقلاب اسلامی درآمد و در طول 30 سال خدمت در آن نهاد مقدس با قبول مسئولیتهای مختلف نقش فعالی در امنیت استان سیستان و بلوچستان داشت . در حال حاضر معتمد و از بزرگان طایفه می باشند که هر جا نیاز به حضور ارزشمند ایشان باشد کوتاهی نمی نمایند.




موضوع مطلب :


پنج شنبه 92 آبان 23 :: 1:2 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/1z6qwazncwnyavsexs7o.jpg

 حاج موسی بارکزایی فرزند دادی در سال 1339 در خانواده ای مذهبی در روستای محمد شاهکرم بخش شهرکی و نارویی زابل به دنیا آمد . دوران ابتدایی را در روستای کلبعلی و راهنمایی و دبیرستان را در زهک گذراند  . در تاریخ 1357/5/2 به استخدام زاندامری سابق درآمد و در هنگ گرگان بعنوان فرمانده پاسگاه قازان قایه مراوه تپه گنبد شروع بکار نمود.

     ایشان از سال 59 تا62 در عملیاتهای انجام شده بر علیه منافقین در گرگان و گنبد نقش فعالی را داشتند . در هنگ گرگان بعنوان فرمانده عملیات جنگل و درگیری با منافقین در پایگاه بلده مشغول و در مرحله اول و دوم جنگ مسلحانه بر علیه منافقین حضور داشتند . درشهریور 1360 به مناطق جنگی کردستان اعزام و مدت 3 ماه خدمت می نماید .

    ایشان از سال 1363 مدتی در استان سیستان و بلوچستان مشغول بکار و مسئولیتهای زیر را عهده دار بودند : 

- فرمانده پاسگاه مومان چابهار

- فرمانده پاسگاه مرکزی کورین 

- مسئول تدارکات تیپ و مسئول کارگزینی پادگان مقداد

     سال 1374 مجددا به گرگان منتقل و بعنوان فرمانده پاسگاه شهید قادری در داشلی برون مرزی گنبد  ، فرمانده پاسگاه قره یولاغ ، فرمانده پاسگاه پیرواش ، فرمانده کلانتری یا کلانتر مزرعه نمونه و در نهایت  بعنوان مسئول حفاظت دادگستری علی آباد کتول خدمت و در تاریخ 1386/9/13 پس از مدتها خدمت صادقانه  از نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بازنشست گردید .




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آبان 22 :: 10:1 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

    

http://www.vivaupload.ir/images/qapwv8ze5lgfocnk98d.jpg

شهید علم مرادقلی فرزند غلامحیدر در سال 1346 در روستای چهاردری شهرستان زابل درخانواده ای مذهبی و دوست دار اهلبیت دیده به جهان گشود . دوره ابتدایی را در دبستان ابن سینا سیادک و راهنمایی و دبیرستان را در روستای سنجرانی گذراند .  فردی خونگرم و خنده رو بود . سال 1364 در حالی که سال چهارم دبیرستان بود درس را رها و راهی جبهه های حق علیه باطل شد و تا سال 1366 سه مرتبه داوطلبانه به جبهه اعزام می شود . سرانجام به عضویت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران درآمد و  بعنوان فرمانده پاسگاه رمضان کلک شهرستان نیکشهر مشغول شد .

این شهید والا مقام در درگیری با اشرار مسلح در تاریخ 1381/6/10 از ناحیه سمت چپ سر مورد اثابت گلوله اشرار مسلح قرار گرفت و به شهادت رسید . از این شهید یک پسر و سه دختر به یادگار مانده اند .

همرزمان شهید می گویند در یکی از عملیاتهای دشمن بعثی ایشان مسمومیت شیمیایی  شدند به شکلی که از گوش و حلق و بینی خون می آمد او را در یخ گذاشته به بیمارستان انتقال و بستری نمودند پس از مدتی مداوا و درمان شد پزشکان از این موضوع متعجب و علت را قوی بودن بدنشان دانستند .

  ایشان یک هفته قبل از شهادت به تعداد اعضای خانواده عکس گرفته توزیع   می نماید و اعلام می کند من به زودی شهید می شوم این را به یادگار داشته باشید.





موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آبان 22 :: 12:57 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

   

http://www.vivaupload.ir/images/h6rm0futts4lfwltmmdg.jpg

 شهید محمد مرادقلی در سال 1348 در شهر زابل در خانواده ای مذهبی ، متدین و مستضعف دیده به جهان گشود .پدر ایشان کشاورز و خرج و مخارج زندگی را تامین می کرد . تحصیلات را تا دوم راهنمایی در زاهدان سپری کرد .

     در سن 17 سالگی پا به جبهه های حق علیه باطل نهاد و پس از چهار ماه در17/5/ 1366  در منطقه شلمچه به فیض شهادت نائل آمد.




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آبان 22 :: 12:45 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

     شهید محمد مرادقلی فرزند مراد در سال 1315 در روستای کود زینل از توابع بخش شهرکی و نارویی زابل دیده به جهان گشود .  ایشان استوار دوم نیروی انتظامی بود که در تاریخ 1367/5/11 در اثر درگیری با اشرار مسلح در جاده خاش - زاهدان به فیض شهادت نائل و در بهشت مصطفی زاهدان به خاک سپرده شد  .

 ایشان در سال 1335 ازدواج نمود که ثمره این ازدواج 2 فرزند پسر و 5 دختر می باشد




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آبان 22 :: 12:39 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی



موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آبان 22 :: 12:31 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

 لطفااطلاعات را باذکر نام کامل کنید یا شماره ای از خانواده شان ارسال نمایید: تاریخ شهادت 1384/8/7سال 73 ازدواج و ثمره آن 2فرزند دختر و 1پسر محل شهادت پاسگاه 11 میرجاوه در اثر آموزش و حوادث غیر عملیاتی شهید شدند




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آبان 21 :: 11:52 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

اگر از این شهید و یا خانواده ایشان اطلاعاتی دارید لطفا ما را مطلع نمائید.

1847612kaka001-001.jpg




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آبان 21 :: 11:25 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

 

http://8pic.ir/images/48139430594067053365.jpg

   شهید غلامعلی بارکزایی فرزند غلامحسین در فروردین 1342 در خانواده ای مستضعف در یکی از قریه های علی آباد کتول از توابع شهر گرگان چشم به جهان گشود . در این زمان به دلیل جو ارباب و رعیتی که به زندگی روستائیان حکمفرما بود که در مقابل کار زیاد مزدی  کم عاید می شد و از دشوارترین و پر رنج ترین مقاطع زمان برای روستائیان محسوب می شد به شهر زاهدان کوچ کردند . دوران راهنمایی را در زاهدان تکمیل و وارد دبیرستان گردید.

   ایشان اولین فردی بود که در مدرسه اعلامیه ها و عکس های امام ( ره ) را بین دانش آموزان پخش می کرد . او در تمامی صحنه های انقلاب حضور فعال و چشمگیری داشت . پس از پیروزی انقلاب در اتحادیه ی انجمن های اسلامی به عنوان مسئول اتحادیه فعالیت موثری در بیداری دانش آموزان و رشد فکری آنها داشت . همه دوستان و دانش آموزان را به خواندن رساله امام و قرائت و تعلیم قرآن تشویق و تربیت می نمود و خود نیز در سپاه به فعالیت مشغول بود و بعداً عضو رسمی سپاه پاسداران شد.

   غلامعلی دارای اخلاقی پسندیده و رفتاری شایسته و برجسته بود و نسبت به پدر و مادر و برادران و خواهران بسیار مهربان بود و با آنها با احترام رفتار می کرد و در مشکلات به همگان کمک می کرد و از زمانی که عضو سپاه شد کمتر به خانه می آمد و اغلب اوقات در مأموریت به سر می برد و هنگامی که به خانه می آمد چند ساعتی بیش در خانه نبود . اکثر روزها را روزه دار بود و شب ها را در مساجد به دعا مشغول بود و بالاخره به آرزوی دیرینه اش شهادت رسید و نامش در جاودانگان تاریخ ثبت گردید.

وصیت نامه : پدر و مادر عزیز شما می دانید رضایت شما رضایت خداوند است از شما می خواهم از دردسرهایی که به شما داده ام و ناسپاسی هایی که شما از من دیده اید از شما طلب عفو می کنم و طلب آمرزش می کنم و امیدوارم مرا ببخشید و برایم دعا کنید . مادر جان و پدر جان برایم اندوهگین و ناراحت نباشید زیرا من از خدا بودم و به سوی خدا می روم و هرگاه مرا یاد کردید برایم طلب آمرزش کنید.

 




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آبان 21 :: 11:53 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی
< 1 2 3 4 5 >> >