سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نقش طایفه مرادقلی و تیره های وابسته در انقلاب و دفاع مقدس




هواللطیف

روانشاد مهندس احمد مرادقلی(1)


http://www.vivaupload.ir/images/siis6wekmza8pm0mqkxt.jpg

بزرگمرد خیر و انقلابی طایفه مرادقلی مقیم تهران و حومه

       غربت نشینان جلای وطنی که با پوست و استخوان خویش محرومیت را لمس کرده و  حب و بغض های زمانه همواره گلوی شان را فشرده است آنگاه که در دیار غیر تحت حمایت وپشتیبانی شخصیتی والامقام و با تقوا قرارگرفتند سجده شکر بجای آوردند و به این اصل اسلامی واقف گردیدندکه : « خدا گر زحکمت ببندد دری - ز رحمت گشاید در دیگری » . آری ؛در رسای مردی از جنس فرهنگ و مردم همچون شادروان احمد مرادقلی می بایستی در حد و اندازه مثنوی نوشت و مکتوب کرد لیکن به توصیه دوستان ، درکوتاه سخن و به اختصار شخصیت این بزرگمرد را برای ماندگاری و ثبت درتاریخ چنانکه شایسته شان و منزلت شان است ادای دین نموده نغز مطلب را حک می نمایم تا برای نسل های آینده سرمشق و الگو قرارگیرد. انشاالله . 

در زادگاهش سیستان :( 1318 1337 ) 

    قدش را که شناخت به سوی مکتب شتافت . دوره ابتدایی را به همراه دو بزرگوار از وابستگان مقیم روستای یادگار آقایان غلام کیخا پسر عیسی عباس نظامی ارتش کرمان و محمدعلی شهرکی (معروف به حاجی نظر) پسر حیدرعلیخان نظامی ارتش شاهرود در مکتب خانه روستای دهنو مشغول فراگیری تحصیلات قرآنی و فقهی گردید.

    با عنایت به ذهن و استعداد درخشانش مورد توجه دندانپزشکی حاذق در شهرستان زابل واقع شد لذا در درمانگاه دندانپزشکی به کار گرفته شد. ضمن کار دوره دبیرستان را در کنار سرشناسان سیستان آغاز کرد. مرحوم علیرضا کربلایی فرزند کربلایی حیدر کیخا ساکن یادگار اولین کسی بود که از مهندس مرادقلی دندان مصنوعی با روکش طلا دریافت کرد . ایشان طی این مدت از جایگاه دایی پزشکش دکتر غوث الدین نیز بهره برد و به ساخت داروی گیاهی به نام « جلاب » اهتمام کرد که با توجه به بادهای موسمی و عدم بهداشت روستانشینان ، موفق شد به کمک این دارو در بهبود و شست و شوی جهاز هاضمه شهروندان به رایگان و دریافت حق الزحمه ناچیز موثر واقع گردد و بدین سان   از همان عنفوان جوانی نبوغ خود را به رخ کشید.

   پس از اخذ دیپلم ریاضی همراه با استاد دندانپزشکش راهی مشهد مقدس شد. اقامتش در جوار حضرت ثامن الحجج علیه السلام بسیار کوتاه بود زیرا که در پی فوت استادش برای همیشه راهی تهران گردید .

   نکته قابل تامل در دوره دبیرستان آشنایی و دوستی ایشان با بزرگان سرشناس سیستان است و مادام که در قید حیات بودند با همه این عزیران بعضا رفت و آمد خانوادگی داشتند. ازجمله این بزرگان می توان از خراشادی نخعی راهداری حدادی سلوکی عسکری نرماشیری  بهادری میر شهرکی - روغنی شهریاری مختاری پهلوانی و نارویی یادکرد که هرکدام به نوبه خود در سطوح استانی و کشوری صاحب منصب بودند.

در تهران :( 1338 1377 )

   به محض استقرار در پایتخت به عنوان مربی ورزش در سازمان تربیت بدنی شهرداری تهران مشغول به کار شد. در ادامه راه ضمن برخورداری از معافیت سربازی دوره صلح ، در دانشگاه تهران استخدام و در پست معاونت دبیرخانه دانشکده پزشکی این دانشگاه کار سازمانی خود را آغاز و همزمان تحصیلات عالیه خود را در رشته کشاورزی پی گرفت.

    از آنجا که اطباء فارغ التحصیل از دانشکده پزشکی لاجرم می بایستی دست آخر دانشنامه خود را ممهور به مهر دبیرخانه نمایند لذا به مرحوم مرادقلی مراجعه نموده و دانشنامه خود را دریافت می کردند . از این رهگذر بسیاری از پزشکان و نخبگان صاحب نام در سطح کشور در زمره دوستان بسیار صمیمی ایشان به شمار می رفتند که به برخی از آنها اشاره می کنم . آقای دکتر هنربخش رئیس دانشسرای نارمک ( دانشگاه علم و صنعت )  - آقای دکتر صدر رئیس پلی تکنیک تهران ( دانشگاه امیر کبیر ) - آقای دکتر مقصود لو رئیس بیمارستان گوش و حلق و بینی بیمارستان امیر اعلم - آقای دکتر برادران رئیس بیمارستان زنان ( جهان شاه صالح ) ، آقای دکتر فاضل برادر دکتر ایرج فاضل رئیس دانشکده دندانپزشکی و ...

مهندس مرادقلی به عنوان چهره شاخص فرهنگی و اجتماعی منشاء خیر و برکات بی شماری در تهران و حومه بودند . ایشان تمام اعضای خانواده پدری و نیز بیشتر اقوام و منسوبین و حتی آشنایان را به تهران کوچ دادند و در مسیر رشد و تعالی صدها مورد از این افراد در تمام زمینه های زندگی دست شان را سایه کردند و و از جان و مال خود در این راه دریغ نکردند که  «رحمت بر آن تربت پاک باد ». برخی از فعالیت های برجسته ایشان به شرح زیر است :

1 - همکاری با آیت الله صادق خلخالی در چاپ و توزیع نامه های مکتوب و خاطرات انقلابی ایشان .

2 -چاپ و توزیع آثار علمی جناب آقای دکتر قریب اولین متخصص طب کودکان کشور.

3 – تأسیس چندین موسسه انتشاراتی از جمله : «موسسه فنی دانش تایپ » ، « کانون تایپیست های ایران » ، «انتشارات دانش و فن » ، « سازمان چاپ و انتشارات افروز» ، همچنین کمک و مساعدت در تاسیس واحد انتشارات دانشسرای عالی مامازن (دانشگاه ابوریحان) ،  انتشارات دانشکده پزشکی دانشگاه تهران ،  انتشارات مرکز آموزش تکنیکوم نفیسی واحد  کوشک و واحد بهارستان ،  انتشارات انستیتو تکنولوژی تهران واحد فرصت ، انتشارات مدرسه عالی دختران (دانشگاه الزهرا) و گماردن برادرش پرویز مرادقلی (محبوبی فر ) به سرپرستی آن در ونک ، کمک و مساعدت به تاسیس چاپخانه تعاونی 22 استان در زاهدان با خرید و نصب یکدستگاه لترپرس چهارونیم ورقی از گمرک بندر خرمشهر .  

لازم به یادآوری است که سازمان چاپ و انتشارات « افروز » هم اکنون به وسیله فرزندان برومندش آقایان افشین و آرش مرادقلی در زمینه چاپ و توزیع کتب پزشکی و داروسازی درسطح کشورفعالیت دارند و در راه بسط و توسعه علم نام پدرشان را زنده نگه داشته اند.

4_کارآفرینی و ایجاد اشتغال برای خیل جوانان طایفه ، وابستگان و آشنایان از زابل ، ترکمن صحرا ، جویبار ساری ، صحنه و هرسین کرمانشاه ، هشتگرد و کرج ، قزوین و تاکستان ، پاکدشت ، شیلات آمل و نیز شهرستان ورامین بویژه که جناب آقای غلامعلی مختاری برای مدتی شهردار ورامین بودند.

      5 تأسیس روستای سیستانی ها در منطقه شکارگاه خجیر در حاشیه تهران و اسکان دهها خانوار زابلی در این روستا و اشتغال آنها در امر کشاورزی. برخی از این خانواده ها عبارت بودند از : ملا شاهمیر مرادقلی ، امیرصفر براهویی ( مرادقلی ) ، علی صفر براهویی ( مرادقلی ) ، محمد علی جهان تیغ ، زمان خان مرادقلی ، حاجی موسی دهمرده ، بگم دهمرده وفرزندانش   ( سرگرد حسن دهمرده از جانبازان انقلاب اسلامی ) مرحومه فاطمه جهان تیغ و فرزندانش ، خانواده دیگری از وابستگان مرحوم محمد جهان تیغ زهک نیز در این روستا اسکان داشت که بعدها به زهک نقل مکان نمود . محمد علی قاسمی ( دامادر بزرگ اسماعیل یادگار مرادقلی ) که املاک ، باغات و ملک مسکونی ایشان در خجیر هم اینک در مالکیت و راثش قرار دارد .

6 اجاره باغات منطقه فرون آباد پاکدشت تهران و استقرار خانواده های طایفه غلامی و پهلوانی در این باغات بدون آن که عایدی نصیب خود و خانواده اش گردد ، صرفاً به سبب کمک به خانواده های مهاجر وهم ولایتی سیستانی .

7 کمک به تشکیل ستاد دهه فجر سیستانی های مقیم تهران در جشن های دهه مبارکه فجر 1370 که فیلم های تهیه شده از این مراسم موجود است و مرتب از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است .

      8 عضو هیأت موسس انجمن فرهنگی سیستانی های مقیم تهران قبل از انقلاب اسلامی با تشریک مساعی سایر بزرگان سیستانی مقیم تهران که برخی از آنها عبارت بودند از : آقایان  خراشادی ، شریف مقدم ، سلطان شاهی ، دکتر مظاهری ، سرهنگ پهلوانی و معتمد فعلی سیستانی ها جناب آقای چنگیز سلوکی (وکیل بین الملل و عضو ارشد کانون وکلای مرکز).

       9  احداث مرکز پرورش و تولید قارچ سنتی در منطقه جاجرود تهران و تدریس علمی چگونگی و نحوه تولید قارچ در دانشگاه دماوند

       10- کمک های مادی و معنوی به برخی خانواده های نیازمند از نظرتأمین جهیزیه ، مایحتاج زندگی ، خرید هفتگی نان وتحویل آن به همشهریان دوردست و مستمند ونیزتهیه و خرید آرد کیسه ای و دراختیارقراردادن آن به خانواده های نیازمند درده ترکمن، سنجریان ، فرون آباد ، قعله حسن خان ، شکارگاه ، مهرآباد رودهن، مامازن و خاتون آباد.

11 تأسیس گاو داری سنتی در منطقه ده ترکمن به منظور اشتغال زایی و به کارگیری تعدادی از همشهریان متاهل و مجرد سیستانی .

12 حمایت همه جانبه ازطایفه مرادقلی و سرکشی دوره ای از آنان در منطقه گرگان و ترکمن صحرا همچون حاجی سالار مرادقلی در منطقه توران فارس ،  حاجی مزار مرادقلی در شیرنگ ، صفرعلیخان مرادقلی ، غلامحسین کربلایی مرادقلی و سایر خانواده های مرادقلی در اسلام آباد گرگان و نیز طایفه مرادقلی در لاله باغ و بی بی شروان گنبد کاووس و حضور بر مزار مرحوم اسماعیل یادگار مرادقلی در آرامستان امامزاده شهرستان گنبد کاووس و ذکر فاتحه .

13 -رسیدگی و حمایت مادی و معنوی از خانواده های مرادقلی واقع در شهرستان شاهرود ، اولاد مرحوم غلامعلی (محمدعلی و موسی) یادگار مرادقلی که پس از بازنشستگی از ذوب آهن در این شهرستان مدفون شدند و نیز سرکشی به باغات انگور و نیز گاوداری یکصد راسی مرحوم محمدعلی مرادقلی مقدم در منطقه کارخانه قند شهرستان شاهرود.

14 - تشریک مساعی ، دوستی و حضور در نشست های مشورتی نمایندگان محترم سیستان در مجلس شورای اسلامی زمان خودش آقایان مهندس غلامعلی شهرکی ، حاج آقا امیر میر و حجت الاسلام و المسلمین حاج صادق حسینی طباطبایی .

        15- و ... بالاخره یکی از کارهای مهم علمی ایشان کشف و تولید مواد اولیه قرص تیروئید از غده تیروئید گاوی است. این پژوهش ارزشمند زیر نظر آقای دکتر امیر مهدی زاده داروساز مطرح کشور صورت گرفت و نهایتاً در کارخانه داروسازی ایران هورمون تا خط تولید پیش رفت .از آنجا که این دارو سابقاً از غده تیروئید خوک تهیه می شد و پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی پرورش خوک در سطح کشور ممنوع گردید ، مرحوم مرادقلی سالیان متمادی برای کشف این ماده از غده تیروئید گاوی در زیرزمین منزل مسکونی شان دست به آزمایشات متعدد زد و موفق شد این دارو را به نام خود در وزارت بهداشت و درمان به ثبت برساند .

16 - در یکی از نمایشگاه های کتاب درتهران، درجریان بازدیدآقای دکتر مرندی وزیر بهداشت وقت از غرفه انتشارات افروز ، آقای مهندس مرادقلی ضمن هدیه یک جلد کتاب معروف « مارتیندل » حاوی فرمول های جهانی دارو سازی به وزیر ، مطلبی را به خط خودش در صفحه اول کتاب مرقوم نمود مبنی براینکه کارخانجات دارو سازی کشور 2  درصد بودجه خود رابه امر تحقیق و پژوهش اختصاص دهند و از آقای دکتر مرندی درخواست می کنندکه این توصیه را امضا کنند . آقای مرندی می گویند که من چنین چیزی را  ننوشته ام . آقای مهندس مرادقلی میگویند آقای دکتر آیا شما در ابلاغ این توصیه اشکالی ملاحظه می فرمایید ؟ وزیر جواب می دهند خیر و تایید نموده این توصیه مهم را امضا می کنند و انتشارات افروز را مورد تقدیر قرار می دهند .

و ... زمانی که ایشان در سال 1377 خورشیدی دار فانی را وداع گفتند ، آقای سعید صد خسروی رئیس شورای اسلامی منطقه جاجرود توصیه کردند : بهترین کاری که برای ماندگاری یاد و خاطره مرحوم مهندس مرادقلی می توان انجام داد این است که خانواده اش نسبت به تاسیس یک باب مسجد به یادبود ایشان اقدام نماید و در جوف آن میلیون ها مفاتیح چاپ و در اختیار مسلمین قرار دهند تا بلکه  خیر و برکات این مرد خیر و فرهنگی مورد توجه و تامل نسل های آینده قرار گرفته و دستگیری مستمندان و نیازمندان که مورد تاکید خدا وند برهان و انبیاالله است به فراموشی سپرده نشود. 

ذیلاً به چند نمونه از اشعار مرحوم مهندس مرادقلی به خط خودشان اشاره می شود .

 

    غزل :

ما دردو جهان غیرخدا یارنداریم        
درویش  فقیریم  و  در این گوشه  دنیا
گر یار وفا دار نداریم هیچ عجب نیست
ما  شاخ  درختیم  پر  از   میوه  توحید


 

جز یاد خدا هیچ به کس کار نداریم
با نیک  و  بد خلق جهان کار نداریم
ما  یاری   بجز حضرت  جبار  نداریم
هر رهگذری سنگ زند باک نداریم

       مثنوی :

     خداوندا     به  حق  نیک    مردان
     ز خشم خود پناهم  بخش و  زنهار
     به فضل خویش روزی بخش ما را
     رسان ما را  به  باب  خانه  خویش


 

  به یاد خویش مرا مشغول گردان
  به مهر خویش جانم    را  میازار
  به عفو خویش با ما  کن   مدارا
  به حج دلبر و  کاشانه  خویش

با تشکر فراوان از جناب آقای بدیل رخشانی

عضو انجمن فرهنگی سیستانی های مقیم مرکز


1- گلجان فرزندمیرخان فرزنداکبرفرزندشاهمیرفرزند علی فرزند شاه نظرفرزند علیرضا فرزند مرادقلی 

 




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آذر 27 :: 9:38 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/q0s9crjx8stgfp6t5.jpg

 

 

ان شاالله به زودی گزارشی از اقدامات صورت گرفته در راستای یادواره شهید تیمور جهت استحضار تقدیم می گردد.




موضوع مطلب :


شنبه 92 آذر 23 :: 1:2 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/ajnp3jd0ibs4apmwcf0b.jpg

رزمنده و جانباز نظر مرادقلی

     جانباز نظر مرادقلی فرزند مرحوم ابراهیم ملا اکبر  در سال 1348 در روستای زینل بخش شهرکی و ناروئی زابل به دنیا آمد. دوران ابتدائی را در روستای کود گذراند و دوران راهنمائی و دبیرستان را در شهرستان زهک مشغول به تحصیل شد . از ابتدای دوران راهنمائی به عضویت بسیج در آمد و در پایگاه بسیج دانش آموزی به عنوان مسئول عقیدتی_ سیاسی مشغول به فعالیت شد . در سال 1365 که در پایه دوم دبیرستان مشغول به تحصیل بود به جبهه حق علیه باطل اعزام و به عنوان کمک آرپی جی زن در لشکر 41 ثار الله گردان 414 مشغول به فعالیت گردید و در نهایت در عملیات کربلای یک از ناحیه صورت و بازوی راست مجروح و مفتخر به 15 درصد جانبازی گردید.

    ایشان پس از بازگشت از جبهه در پایگاه شهید علی آبادی روستای کود به عنوان معاون پایگاه به فعالیت خویش ادامه داد و دوران مقدس سربازی را در همان روستا به عنوان مسئول پایگاه انجام وظیفه نمود  همچنین از سال 71  لغایت 88  به  عنوان معاون پایگاه شهید عباس پور برق چابهار فعالیت و از سال 88 تا کنون به عنوان عضو فعال بسیج پایگاه شهید عباس پور برق منطقه ای به فعالیت خویش ادامه می دهد.       

 




موضوع مطلب :


شنبه 92 آذر 23 :: 12:44 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/p576yuhxq7xfxukm91on.jpg

     روز دوشنبه مورخه 1392/9/18ساعت 7 شب به اتفاق جانباز حاج محمود مرادقلی به دیدار پدر شهید محمد کوچکزایی رفتیم . پدر دلسوزی که بسیارمهربان و اولاد دوست  و با گرمی از ما استقبال نمود . وجودش سرشار از اخلاص ، ایمان و عشق به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت (ع)  بود . شخصیت بزرگواری که نام ائمه را بر زبان می آورد وناخودآگاه اشکهایش سرازیر می شد . ایشان خودش را حسینا  فرزند علی - اسماعیل - محمدعلی - جلال - افغان فرزند کوچکعلی مرادقلی معرفی کرد و گفت از ارادتی که سید مراد به امام علی (ع) داشت نام کوچکعلی را بر فرزندش انتخاب می نماید یکی دیگر از فرزندان کوچکعلی محمدعلی است که جد مرادقلی های کود و زینل می باشد . حدود 90 سال قبل حسین جهان بیک محمدعلی و فرزندان آن محمد و لشکرخان مدتی را در روستای محمد صفر  پیش ما و سایر اقوام خود بودند و وصلتهایی را انجام و بعدها به روستای کود رفتند  .

   دیدار و زیارت ایشان که 103 سال از خداوند عمر گرفته بود برای ما بسیار ارزشمند و توفیق بزرگی بود . به حال خودمان غبطه خوردیم که بزرگانی چنین مهربان ، شایسته و با تقوا داشتیم لکن تا بحال سعادت دیدار و کسب فیض از محضرشان نصیبمان نشده بود . کدخدا حسینا از بزرگان طایفه مرادقلی و ساکن در بزرگمهر زاهدان است .

   ما از ایشان خواستیم از مرادخان یا مراد جد بارکزایی های سیستان  و از نحوه شکل گیری طایفه برای ما صحبت کند . ایشان جامع و کامل از قول پدر بزرگ خودشان که ایشان باز از بزرگان زمان خودش نقل قول نموده نکاتی را مطرح که قبلا از ده ها بزرگ طایفه به صورت پراکنده شنیده بودم . اطلاعات ایشان مفید ، جالب ، کاملا جامع و ارزشمند است که جهت استحضار دوستداران فامیل و قوم تقدیم می گردد. ایشان گفت حدود 260 سال قبل مرادخان که بعدها مشهور به سردار حاجی مراد یا سید مراد شد شخصی بزرگ زاده از خاندان بارکزایی ساکن فراه خراسان ایران بود.

   "سید و آقا به این دلیل می گفتند که این قوم به اولاد پیامبر اسلام از نسل امام جعفر صادق (ع) زن داده و ارادت خاصی را به خاندان رسول الله (ص) داشتند همچنین شخص مراد ارتباط صمیمی و نزدیکی را با سیدهای ساکن در محدوده محمد آباد سیستان داشتند لذا بدلیل این مراودات مردم ایشان را هم سید می شناختند حال انکه در سید بودن شک هست و نیاز به بررسی دارد هرچند که گفته می شود قوم ابدال و ترین از سادات حسنی هستند . باید گفت مرادقلی های ساکن در کردستان از نسل جهانگیر نوه مرادخان و احتمالا جهانگیربه نام پدربزرگشان سید مراد شناسنامه گرفته است البته داستان جهانگیر و ماندن در کردستان مفصل است .رفتن ایشان بمنظور زیارت عتبات عالیات بوده اما در بازگشت در آنجا ازدواج وساکن می شود و الحمدالله در آنجا نسلی سرافراز و مؤثر بوجود آمده که نسب خود را از این قوم شریف می دانند  " .

    مرادخان که جوانی غیرتمند و دلیر از خاندانی که پدر بزرگش حاجی جمال خان بنا به نظر همه تاریخ نویسان و مورخان بزرگ قبائل خراسان ایران (جنوب شرقی فلات ایران) بود "قصد زیارت خانه خدا را می نماید در بین مسیر در منطقه گزموم سیستان"محدوده کوشه پایین فعلی و روبروی دولت آباد" به خیل و چادرهای دامداری شخصی به نام کوچال یا میر کوچک می رسد در آنجا استراحتی کوتاه و به سفرش ادامه می دهد گفته می شود این خیل حدود 5 هکتار زمین را گرفته بود که در هر گوشه ای رمه هایی از شتر ، گوسفند ، گاو و طیور ...نگه داری می شد .

   ایشان خانه خدا و عتبات عالیات نجف ، کربلا و کاظمین را زیارت و در بازگشت می بیند دختری در کنار چادری از این خیل نشسته است از او طلب آب می نماید پس از خوردن آب سراغ پدر و مادر و برادرهایش را میگیرد .دختر پدر و مادرش را که در آن محدوده بودند با اشاره نشان می دهد و می گوید برادرهایم به نام حسین و... به منظور شکار به حمزه آباد رفته اند . برادران آهویی را شکار به منزل بر می گردند که متوجه رد اسبها می شوند از خواهر سؤال که اسب سوار اینجا چکار داشته است خواهر می گوید فردی بود طلب آب کرد و گفت من خدمت سیدهای محمد آباد می روم بعد از آن بر می گردم تا پدر و برادرانت را ببینم .

   بعد از ظهر برادران در حالی که مشغول کباب آهو بودند متوجه آمدن مراد می شوند ضمن خوش آمد گویی و مهمان نوازی اسب او را گرفته برایش کاه و جو نموده و با مهربانی از او استقبال و پذیرایی می نمایند. شب که می شود مرادخان  خودش را بیشتر معرفی و درخواست ازدواج خود را با پدر و برادران مطرح می نماید حسین کوچال و پدرشان می بینند عجب جوان مقتدر و با شخصیتی است با درخواست آن موافقت و به سادات ساکن در محدوده محمدآباد مراجعه و دختر را به عقد ایشان در می آورند . مرادخان در همانجا ساکن تا اینکه برادران از قلعه فتح قصد دیدار برادر کرده و سراغ کنان یه گزموم می رسند برادرشان را دیدار و پس از خوش آمد گویی متوجه می شوند که خداوند به مراد فرزندی عطا کرده است . در آن زمان به بچه کوچک قنداقی" قلی " می گفتند . به مراد تبریک گفته و می گویند برادر این قلی را چه نام کردی این را باید "مرادقلی" گفت و چنین هم می شود .

   برادران از وصلت وی  با خانواده ای غیر از خاندان  خودشان ناراحت و از او درخواست رفتن به قلعه فتح و تحویل گرفتن زمین هایش را می نمایند  گفته می شود در حد یک ایالت زمینهای ورثه ای توست بیا وآنها را تحویل بگیر اما  ایشان بودن در کنار سید های محمد آباد و کسب فیض از محضرشان را بر مال دنیا ترجیه می دهد. این ارتباط صمیمی و اعتقادی تا به امروز در این نسل وجود داشته و دارد تا جائیکه در قیامهای استان بعد از روحانیت مبارز و روشنگری حضرت حجت الاسلام والمسلمین سید محمد تقی طباطبایی طایفه مرادقلی در کنار این اولاد شریف نقش تأثیرگذاری را در انقلاب داشته است . حجت الاسلام غلامرضا عربشاهی مقدم (مرادقلی ) بعد از ایشان متصدی حوزه علمیه حکیم زابل بوده و نقش ارزشمندی را در روشنگری مردم سیستان داشته اند و این ارتباط باعث شد در  قیام سال 1330 مردم سیستان و قیام سال 1357 این طایفه اولین شهداء را تقدیم اسلام و انقلاب نماید همچنین افرادی از این طایفه دستگیر و راهی زندانهای ساواک شدند .  در دیدارهای حضوری که داشتم این گفته ها را چند تن از بزرگان فامیل به نام جان محمد بارکزایی ساکن روستای یادگار مرادقلی ،حضرت حجت الاسلام غلامرضا عربشاهی مقدم (مرادقلی)،صاحبخان کوچکزایی و فرزندشان حاج عیسی تأیید نمودند و چنین می شود که طایفه ای دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت از نسل این بزرگوار به نام طایفه مرادقلی در سیستان بوجود می آید .

 




موضوع مطلب :


جمعه 92 آذر 22 :: 1:16 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

 

    نظر به نزدیک شدن به زمان برگزاری یادواره و همچنین انجام سایر برنامه های فرهنگی ، از جوانان علاقمند خدمت به  فامیل و این قوم شریف دعوت می شود جهت تشکیل کارگروه جوانان و نخبگان فامیل ثبت نام نمایند . بر اساس جلسه قبلی از هر تیره 5 نفر می توانند عضو اصلی باشند و سایر علاقمندان هم می توانند در نشست جوانان شرکت نمایند همچنین در نشستی که با حضور دوستان برگزار خواهد شد مسئول و دبیر کارگروه مشخص می شود . تیره ها عبارتند از ابراهیم ، ذوالفقار ، حسین جهانبیک (کود و زینل) ، دولت آبادی ها و بارکزایی های وابسته و...

   لازم بذکر اینکه بر اساس تعریف جامعه شناسی افراد از 14 تا 34 سالگی در گروه جوانان قرار دارند .

  




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آذر 20 :: 1:20 عصر :: نویسنده : محمد مرادقلی

 

ای بشر آخر تو پنداری که دنیا مال توست

ورنه پنداری که هر ساعت اجل دنبال توست

آنچه خوردی مال مور است آنچه بردی مال گور

آنچه مانده مال وارث آنچه کردی مال توست


      http://www.vivaupload.ir/images/x9uat2w5fgmlifydxjf.jpg             http://www.vivaupload.ir/images/ilbeft7hebzq1uc8gkdu.jpg              http://www.vivaupload.ir/images/26pwv9nak8xco1eqecdn.jpg

محمد مرادقلی (فرزند)          جانباز محمود مرادقلی        مسعود مرادقلی (فرزند)

       http://www.vivaupload.ir/images/ccdfp15qcjbgosqs0hhq.jpg            http://www.vivaupload.ir/images/4xp6rgc88dhqyw9stu5z.jpg

صادق مرادقلی( فرزند)               احسان مرادقلی (فرزند)

فرزندان جانباز محمود مرادقلی

 

 

محمد فرزند شاهسوار   !   محمد   ! کرم 

فرزندان محمد : حاجی دادشاه کوچک زایی - کربلایی موسی کوچک زایی – عیسی کوچک زایی – شاهسوار کوچکزایی – حاجی کربلایی شاهکرم کوچکزایی – کربلایی شاهباز کوچکزایی - کربلایی ابراهیم کوچکزایی – کربلایی حسین کوچکزایی .

خانواده حاجی داد شاه کوچکزایی ! همسر داد شاه : حاجیه دربی بی مرادقلی فرزند دادی ! اصغر! محمدرضا!میربخش !نجف! عباس ! جوابخش

مادر حاجیه در بی بی سکینه مرادقلی فرزند عبدالله مرادقلی که در روستای محمد شاهکرم مرادقلی که الان تبدیل به شهرک شده است زندگی می کردند .

فرزندان حاجی دادشاه کوچکزایی : کربلایی حسین شکوری نژاد – حسن کوچکزایی – محمود مرادقلی- برات کوچکزایی – علی یا رضا مرادقلی – عباس مرادقلی – ابراهیم مرادقلی – اسماعیل کوچکزایی

تعداد دختران 5 نفر بوده که همسرانشان به نام های رضا شهریاری - محمد کوچکزایی – حاجی کوچکزایی – موسی کوچکزایی – خداد کوچکزایی .

 

http://www.vivaupload.ir/images/xiyj4hka2gtzkbr90kqu.jpg

منظره ای از  زمین کشاورزی حاجی دادشاه کوچکزایی

جانباز محمود مرادقلی – جانباز ابراهیم مرادقلی فرزندان حاجی دادشاه

فرزندان حاجی دادشاه کوچکزایی :

کربلایی حسین شکوری نژاد دارای فرزندانی به نام های علی – محمد رضا – حمید رضا – یاسر – رضا و دارای 2 دختر

حسن کوچکزایی دارای فرزندانی به نام های رضا – محمد – احمد و دارای 4 دختر

محمود مرادقلی دارای فرزندانی به نام های محمد – مسعود – صادق – احسان

داماد ایشان رضا شهریاری دارای 3 پسر و 3 دختر


http://www.vivaupload.ir/images/kme6gg8d6qhpn1zpray4.jpg

جانباز محمود مرادقلی و کربلایی حسین کوچکزایی (عمو)

 

برات کوچکزایی دارای فرزندانی به نام های حامد – رامین و دارای 2 دختر

داماد محمد کوچکزایی دارای 2 پسر و 5 دختر

رضا مرادقلی دارای فرزندی به نام امیر مهدی

داماد دادشاه حاجی کوچکزایی دارای 3 پسر و 1 دختر

داماد دادشاه موسی کوچکزایی دارای 2 پسر و 2 دختر

عباس مرادقلی دارای 1 پسر به نام ابوالفضل و 3 دختر

ابراهیم مرادقلی دارای 3 دختر

دامادحاجی دادشاه خدداد کوچکزایی دارای 2 پسر و 3 دختر

 اسماعیل کوچکزایی دارای 2 دختر

 

http://www.vivaupload.ir/images/nzdchpq479immei0o7.jpg

منظره ای از روستای دولت آباد

نفر اول از سمت راست کربلایی حسین کوچکزایی

نفر دوم پدر بزرگوارم حاجی دادشاه کوچکزایی

نفر سوم حاج محمود مرادقلی

 

 

محل زادگاه زابل – دولت آباد شیب آب شهرک حاجی دادشاه کوچکزایی

تقاطع روستای دولت آباد و جاده سدکی


                             همرزمان و تصاویری از دوران دفاع مقدس

 

شهید عباس کیخا

نام پدر : حسن

ولادت : 1342

شهادت : 22/1/1362

محل شهدات : فکه شهرهانی عملیات دالفجر بدر

محل دفن : روستای پنجک زابل شیب آب

همسنگر : جانباز محمود مرادقلی

عکسهای شهید با این جانب موجود می باشد.

 

http://www.vivaupload.ir/images/2fixa9xgh713wcmyh8a0.jpg

از پایین نفر دوم از سمت راست شهید عباس کیخا و نفر سوم جانباز محمود مرادقلی


شهید رضا کندری

نام پدر : حاجی

ولادت : 2/3/1343

شهادت : 14/7/1362

محل شهادت :مریوان

محل دفن : زابل دولت آباد شیب آب

همسنگر : جانباز محمود مرادقلی

عکسهای شهید با این جانب موجود می باشد.


http://www.vivaupload.ir/images/kzmkmxedqjg7fd5sbo3l.jpg

از سمت راست شهید رضای کندری و جانباز محمود مرادقلی

 

http://www.vivaupload.ir/images/lix0j8lfvlfzmoroqrum.jpg

نفر اول از سمت راست شهید رضا کندی نفر دوم علی قانی و نفر نشسته جانباز محمود مرادقلی از دولت آباد شیب آب 

http://www.vivaupload.ir/images/1s4pc2aurdp6rhm7kla.jpg

محل زخمی شدن جانباز محمود مرادقلی 15 دقیقه بعد از گرفتن این عکس در محل آبگرفتگی شرق بصره و شمال خرمشهر داخل نخلستان

 

 

آدرس جانباز محمود مرادقلی : زابل – بخش شیب آب روستای دولت آباد منزل پدری حاجی دادشاه کوچکزایی

    جانباز محمود مرادقلی  در عملیات والفجر 2 ذر پادگان حاجی عمران عراق زخمی وبیهوش می شود بلافاصله به پیرانشهر و از پیرانشهر به بیمارستان ارومیه انتقال و چون درمان در ارومیه صورت نمی گیرد فرمانده لشکر به بدلیل رشادتهای وی در جنگ به مذیر بیمارستان اعلام می نماید که فلانی را زنده می خواهم ولو شذه یک پرواز به خاطر او اعزام شود دکتر ارجمند سوابق را روی سینه سنجاق و همراه شهید علایی و شهید بنایی با پرواز به اصفهان می رسانند که در فرودگاه موقع تخلیه مجروحین و شهدا پلاک کنده و دکتری در فرودگاه معاینه و اعلام شهادت می نماید .

     ایشان را به علت خونریزی زیاد داخل پلاستیک و می خواهند که داخل سردخانه بفرستند چون سردخانه جا نداشت داخل سالن سردخانه  در راهرو می گذارند که بهوش می آید و نگهبان متوجه و شروع به دادزدن می کند و کار معالجه و درمان مجدد شروع می شود و سریع به بیمارستان ذوب آهن اصفهان و در نهایت به بیمارستان هاشمی نژاد تهران جهت درمان نهایی اعزام می شود . از اصفهان شهادت وی اعلام و در یگان مربوطه مراسمی گرفته می شود و همسنگران به منطقه سیستان اعلام می نمایند . در صورتی که در تهران در حال درمان بود .

http://www.vivaupload.ir/images/0i5qmre4epxtvcldxdsx.jpg

http://www.vivaupload.ir/images/507bw6a83m6v1f4wl90.jpg

غلامرضا همت سفی همسنگر جانباز محمود مرادقلی از  دولت آباد


http://www.vivaupload.ir/images/06mzzouz31sbci6ehx0q.jpg

از بالا نفر چهارم از سمت راست با بیجامه رنگی جانباز محمود مرادقلی و نفر پنج علی شهبازی همسنگر جانباز محمود مرادقلی نفر ششم محمدی همسنگر درویش زاده همسنگر حسین مرادی همسنگر از زابل عودیانی چلی بامری از دلگان ایرانشهر


http://www.vivaupload.ir/images/r1lv8mx3rspjktgkhqju.jpg

عکس محمود مرادقلی در مورخ 3/3/1336 که در مدرسه میرزای شیرازی دولت آباد گرفته شده است. و نمایی که در پشت عکس مشاهده می شود چادری هست که روی دیوار زده شده است.


http://www.vivaupload.ir/images/nkqive5iq413tb6rtjcd.jpg

این عکس در سن 18 سالگی در شهر زابل گرفته شده است

http://www.vivaupload.ir/images/jyrv2dlgqy2zdrrjyyn.jpg.

این عکس مرحوم حسین مرادقلی گلی از خَمَک شهرکی ناروئی که در شهر مشهد زندگی میکرده و کارمند شهرداری مشهد بوده و پدر خانم جانباز محمود مرادقلی که زحمت های زیاد برای اینجانب کشیده است.

 


 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آذر 20 :: 10:54 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/71b3mzgicb31n5utdp9o.jpg

      جانباز برات کوچکزایی فرزند ملک داد در تاریخ 1366/7/16 در منطقه سومار با عوامل شیمیایی مجروح و از ناحیه ریه ، پوست ، چشم و اعصاب مورد آسیب قرار می گیرد




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آذر 19 :: 9:31 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/bwg2klb0ujyukjcj67og.jpg

     رزمنده رضا مرادقلی فرزند امیر در شهرعلی آباد کتول استان گلستان به دنیا آمد . ایشان از تاریخ1362/2/15 به مناطق جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام و بمدت 21ماه در گردان 191 پیاده شیراز مستقر در منطقه عملیاتی پاوه "در خط مقدم  "حضور داشته و خدمت می نمایند


 




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آذر 19 :: 9:25 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/gl11h90134lew3k6yik.jpg

  جانباز 25 درصد ابراهیم مرادقلی فرزند دادشاه در سال 1357در روستای دولت آباد شهرستان زابل به دنیا آمد . ایشان در حادثه مسجد جامع زاهدان به درجه رفیع جانبازی نائل می شود ماجرا از این قرار بود که همسر ایشان سرکار خانم سالم از کارکنان انتظامی شیفت امنیت مسجد بوده و ایشان در انفجار بمب دومی زخمی و یک هفته در بیمارستان زاهدان و دو هفته در بیمارستان تهران بستری می شود و هم اکنون ترکش در بدن داشته و از ناحیه پهلو و سینه  رنج می برد .

 




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آذر 19 :: 9:25 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی

http://www.vivaupload.ir/images/3k0y1rnhlukk9wn1ykm.jpg

ایثارگر و رزمنده احمد علی مرادقلی فرزند عیسی

احمد علی مرادقلی فرزند عیسی در تاریخ 1338 در خانواده مذهبی و دوستدار اهل بیت در روستای کلوخی از توابع شهرستان زهک به دنیا آمد و دوران ابتدائی را در دبستان فروغی یادگار گذراند . دوران راهنمائی را از سال 1351 در شهرستان زهک به پایان رساند دوران دبیرستان را به مدت یک سال در شهرستان زابل و مجدداً به زهک رفته و ادامه دادند با توجه به اینکه در سال های 1357 اوج راهپیمائی ها در شهرستان زابل هم زمان با ماه محرم آغاز گردید بود وی نیز درس را رها و به شهرستان زابل در نزد برادرش غلام حیدر آمده و همراه پسر عمویش محمود مرادقلی و برادرش غلام حیدر مرادقلی در راهپیمائی ها شرکت می نمودند شبها تحت عنوان هیئت های مذهبی عزادار با تجمع اقشار مختلف مردم در مقابل مسجد حکیم شهرستان زابل با رهبریت روحانی بزرگوار حضرت آیت الله محمد تقی حسینی طباطبائی دسته جات راه می افتاد و شکل راهپیمائی به خود می گرفت و شعار الله اکبر، استقلال آزادی جمهوری اسلامی، مرگ بر شاه، درود بر خمینی و ...... سر می دادند.

در ان زمان رئیس شهربانی به نام سرگرد شاهرخ همیشه در آنجا حضور می یافت و فقط مردم را به آرامش دعوت می کرد و حتی وی همراه راهپیمایان حرکت می کرد.

در سال 1361 جهت خدمت سربازی از ارتش جمهوری اسلامی جهت آموزش به کرمان اعزام و سپس به لشکر 28 کردستان شهرستان سنندج انتقال گردید مدت 21 ماه در لشکر 28 کردستان خدمت و در درگیری با گروهک های کومله و دمکرات شرکت داشتند.

وی مدت 3ماه از طریق لشکر 28 به مریوان اعزام و درعملیات والفجر 4 شرکت داشتند. پس از پایان خدمت سربازی در سال 1363 به استخدام بانک سپه شهرستان زابل در آمده و پس از 26 سال خدمت در سال 1387 بازنشست گردید.              

 




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آذر 19 :: 9:10 صبح :: نویسنده : محمد مرادقلی
1 2 3 >